N-ERL: چارچوبی SMMS
بررسی متون در مورد فعالیت هایSMM از دیدگاه ترکیب رسانه ی اجتماعی، سه ستون مختلف را پیشنهاد می کند که یک شرکت باید برای ساخت و توسعه ی استراتژی SMM خود درنظر بگیرد. اول، تصمیمات ترکیب رسانه ی اجتماعی که مشخص می کند که یک شرکت باید کدام پلت فرم را برای اجرای فعالیت های بازاریابی خود استفاده کند.دوم تاثیر و ارتباط حجم رسانه های اجتماعی، کاربرد در نگرش و رفتار آنها تجربه می شود. سوما، سرایت تاثیر اجتماعی در رسانه ی اجتماعی که همچنین ممکن است بر نگرش و رفتار کاربران و در نتیجه بر فرایندهای تصمیم گیری آنها تاثیر بگذارد. این تاثیر اجتماعی نشان می دهد که بازاریاب ها می توانند بر روی استفاده از نفوذ آنلاین درون شبکه ی اجتماعی (رسانه) سرمایه گذاری کنندو آنها را بمنظور افزایش تاثیر اقدامات بازاریابی بر روی مصرف کننده ، درگیر کنند
.این مطالعه استراتژی و فعالیت های SMM در ادامه ی نظریات پیشنهاد شده ی قبلی از بررسی منابع مرتبط با SMM و مقالات استراتژی کسب و کار، را مفهوم سازی می کند. از استلر و اولسون (2001) ، فعالیت ها و استراتژی های SMM تصمیماتی در سه ناحیه زیر گرفته می شود:
1. تقسیم بندی بازار، هدف یابی و تعیین موقعیت
2. تعیین موقعیت بر مبنای بازاریابی ترکیبی
3. ترکیب رسانه ی اجتماعی در ادامه ی بحث بخش قبل
در مورد رسانه ی اجتماعی و استراتژی بازاریابی شکل 2، چارچوب مفهومی برای SMM و طبقه بندی اقدامات استراتژیک مرتبط باآن را به تصویر می کشد. ابتدا تصمیمات استراتژیک و برنامه ی شرکت است، دوم طرح های تاکتیکی یا استراتژی عملیاتی سازی درون اقدامات در شکل ایجاد محتوا در پلت فرم های رسانه های اجتماعی مختلف. با ایجاد انگیزه ی درونی یا بیرونی، تصمیم گیران در سازمان بازاریابی تصمیم می گیرندSMM خود را بکارگیرندو پیاده سازی کنند تا به اهدا بازاریابی خاص برسند. شرکت ها تاکتیک های SMM خود را در پی آن تصمیمات و طرح ها در بازار هدف ، ترکیب بازاریابی و اهداف بازاریابی توصیف می کنند. در این زمینه تاکتیک های SMM ، فعالیت هایی مرتبط با اهداف شبکه ای رسانه ی اجتماعی هستند، یعنی فعالیت هایی که مکالمات درباره ی برندها یا شرکت ها را تسهیل می کنند و شرکت ها را با مخاطب شان مرتبط می کنند.بنابراین تاکتیک های SMM شامل انتخاب کاربردها یا ازار رسانه ی اجتماعی است. سپس ورای برنامه ریزی و تصمیم ، شرکت ها می توانند اقدامات استراتژیک خود را در رسانه های اجتماعی که انتخاب می کنند انجام دهند.سه نوع طبقه بندی اصلی از اقدامات SMM وجود دارد: نمایندگی، درگیری، استماع (شنیدن)
1. نمایندگی فعالیت های رسانه ی اجتماعی را با تمرکز بر انتقال ارتباطات بازاریابی مرتبط با پروفایل شرکت و اطلاعاتی درمورد محصولت پوشش می دهد.
2. درگیری یا موضوع ارزش افزوده، فعالیت های بازاریابی ای را پوشش می دهد که بر تعامل با مشتریان و ارزش افزوده برای آنها تمرکز می کند و مزایایی برای شرکت ایجاد می کند: مدیریت رابطه ی مشتری، بازاریابی یک به یک، توانمندسازی مشتری، حمایت مشتری، شخصی سازی اطلاعات ، سفارش محصول یا برنامه های وفاداری مشتری ( مولر، و .. 2006). در مورد B2B درگیری شرکت هاشامل رابطه ها در کل زنجیره ی تامین – تامین کننده، خرده فروشان و شرکای کسب و کار می باشد.
3. فعالیت های استماعی که یک روش منفعل از انتقال رسانه را که بدنبال پژوهش و هوش بازار است همچون تحلیل محتوای مقالا و رسانه های اجتماعی ، سهیم شدن در صدا ، احساس ، فاصله ها ، تمایلات، فرصت ها و غیره ، هچنین اقدام کنندگان و تاثیر گذاران مرتبط را فعال می سازد.
این سه طبقه از اقدامات می توانند به ده دسته ی فرعی از اقدامات تقسیم شوند.
1. نمایندگی
1.1 رابطه های عمومی : ارتباطات بازاریابی، اهداف به دست آوردن درک و پذیرش عمومی
1.2 ارتقاء و فروش ها، شامل آگهی تبلیغاتی، ارتقا فروش و بازاریابی مستقیم برای ارتباطات بازاریابی و فرایندهای فروش مالی
2. درگیری / موضوع ارزش افزوده
1.2 درگیری رهبران عقیده آنلاین، تاثیرگذاران کلیدیو اشخاص برای تاثیر بر مشتریان. برای مثال درگیری برند با اشخاص رسانه ی اجتماعی یا طرفداران برند
2.2 شخصی سازی تجربیات مشتری /کاربرو اجازه ی شخصی سازی خدمات/ محصول. این اقدامات بدنبال تقویت رابطه ها بین مشتریان و شرکت ها با ارائه ی احتمال شخصی سازی تجربیات یا محصولات بوسیله مشتریان است.
3.2 درگیر کردن مشتریان بعنوان بخشی از توسعه ی خدمات، محصول و فرایندهای توسعه و ابداع. این اقدامات بدنبال درگیر کردن مشتری بعنوان منبعی از بازخورد، خلاقیت و ابداع برای توسعه ی محصول یا خدمات است.
راه دیگر برای ترکیب دانش و خلاقیت مشتری ، دگیر کردن آنها در شخصی سازی محصول است. تفاوت با طبقه ی قبلی این است که این اقداما نه تنها مشتریان را قادر به شخصی سازی محصولی که می خرند می کند بلکه شرکت هم می تواند محصولات شخصی سازی شده را برای دیگر مشتریان در دسترس قرار دهد.
4.2 درگیری مشتریان در فراخوان ها برای اقدام در ارتقا مشارکتی . اقدامات در این طبقه بر درگیری مشتریان در فرایندهای ارتقاء بوسیله ی مشارکت در رقابت ها، امتحان ها یا مسابقات تمرکز دارد.یک نمونه از این اقدامات ، ایجادانگیزه برای مشتریان است تا محتواها در مورد تجربیات خود را در مورد محصول یا خدمات سهیم شوند
2.5 درگیری با رقبا در رسانه اجتماعی
این نوع از درگیری به این بر می گردد که چگونه برندها و شرکت ها عمدا با رقبای خود در رسانه ی اجتماعی با هدف اصلی ، اگر چه تحلیل رقابتی خیلی محدود نیست، مرتبط می شوند.
2.6 حمایت از مشتری
در زمینه ی رسانه ی اجتماعی ، اقداماتی درون این طبقه با هدف درگیری فعالانه ی مشتریان برای ارسال بازخورد شان و درگسری ها در کاربردهای رسانه ا جتماعی مرتبط با فرایند پیش از فروش و پس از فروش انجام می شود.
2.7 درگیری با تامین کنندگان و مشارکت کنندگان کسب و کار در زمینه ی B2B
3. استماع ( شنیدن)
1.3 هوش بازار ( اقتصادی)هوش اقتصادی شامل اقدامات استماعی که هدف ان ارزیابی صدای مشتریان یا مخاطبان است.پژوهش بازاریابی در انتخاب بازارهای هدف و در توسعه ی گزاره ی ارزش، حیاتی است..
این چارچوب برای مطالعه ی تاثیر محتوای تولید شده توسط برند / شرکت از اقدامات ارزیابی در رفتار مصرف کننده ، راهی باز می کند. به علاوه ، تاثیر بازاریابی بر رفتار مصرف کننده یک حلقه ی بازخورد درون فرایند تصمیم گیری استراتژیک بازاریابی شرکت ، القاء می کند. در این خصوص ، اقدامات هوش بازار از طریق رسانه ی اجتماعی به بازخورد کمک می کندو تنظیمات ضروری در تصمیم گیری های استراتژیک ایجاد می کند. همانطور که پیش ازین بیان شد ، تصمیمات استراتژیک شرکت ، قطعه بندی بازار، بازاریابی و تعیین موقعیت و جهت گیری های ترکیبی بازاریابی ، باید اقدامات SMM مختلف شرکت را بمنظور رسیدن به SMMS موثر پیش ببرد. که اهداف بازاریابی شرکت را کامل کند.
چارچوب N-REL و سازمان بازاریابی
در ادامه ی چارچوب N-REL برای SMMS ، این بخش بحث می کند که چگونه چارچوب ها در نظریه ی سازمان بازاریابی، با استفاده از پیشنهاد هالت ، بعنوان نقطه ی آغاز هماهنگ می شود.هالت (2011) نظریه ی سازمان بازاریابی از یک دیدگاه مبتنی بر فعالیت عملکرد متقابل به جای مفهوم سازی یک سازمان بازاریابی بعنوان یک هویت کارکردی مجزا ، را مطرح کرد.
چارچوب N-REL پیشنهاد می کند که فعالیت های SMM با اجزای مختلف یک سازمان بازاریابی تعامل می کنند و شامل آن سازمان هستند ( شکل 3)در این مورد فعالیت های SMM، فرایندهی کسب و کار ارزش- مشتری داخلی و خارجی شرکت را پوشش می دهد. فعالیت های SMM همچنین به ایجاد شبکه هایی که هدف انها تثبیت نیازها و خواسته های سهامداران است، کمک می کند. فعالیت های SMM ابعاد این عناصر را به درجات بزرگتر یا کمتر همانطور که بوسیله ی ساختار و بعد توصیف شد ، انتقال می دهد ، یعنی پیکربندی شبکه های اجتماعی آن و نقش های سهامداران.
ازمقایسه ی شکل های 1 و 3 آشکار است که شمول رسانه ی اجتماعی در سازمان بازاریابی ، تغییر مهمی القا می کند و رابطه ها در میان عناصرمختلف سازمان بازاریابی را تسهیل و تقویت می کند. بنابراین در مرحله ی اول تصمیم گیران سازمان ، تصمیمات استراتژیک خود را در پیاده سازی SMM تنظیم خواهند کرد و ارتباطات باید بین این تصمیم ها و بازار هدف شرکت و ترکیب بازاریابی وجود داشته باشد.
تصمیمات مختلف بر پیکربندی شبکه ی اجتماعی ، نقش مشتری بعنوان سهامدار و تعریف فرایند ایجاد ارزش مشتری ، تاثیر گذار است. بعلاوه پیش از بکارگیری اقدامات SMM ، سازمان باید تصمیمات تاکتیکی در خصوص متیرهای ترکیبی رسانه ی اجتماعی اجرا کند. بطور مثال اینکه کدام نوع از پلت فرم های رسانه ای باید استفاده شود. بعلاوه سازمان ها باید در نظر بگیرند آیا انواع ویژه از کاربردها و یا ویژگی های (بطور مثال ویدیو ، موسیقی ، کاربردهای تجاری و ...) موجود در هر رسانه یا رسانه ی اجتماعی که هماهنگ با نیازهای آنها باشد وجود دارد یا نه. این تصمیمات رسانه ی اجتماعی تاکتیکی می تواند شرکت را به توصیف عوامل کلیدی درون شبکه ی اجتماعی خود هدایت کند.پیکربندی نتیجه ی شبکه های اجتماعی بطور قوی بر جریان ارتباطات بین عامل های شبکه تاثیر می گذارند. رسانه ی اجتماعی دارای ماهیت تساوی گراست و در مقابل رسانه های سنتی یا دیگر رسانه های انلاین. بنابراین یک برند ضرورتا یک گره شبکه است، درست مثل هر عامل دیگر درون شبکه . یک برند، دیگر یک قدرت مجزا در ساختا سلسله مراتبی نیست، که می تواند پیام ها یا ارتباطات مالی یکطرفه را کنترل کند.
براونف برودریک و لی (2007) پیشنهاد کردند که در شبکه های اجتماعی آنلاین هر فرد ، به اطلاعات کمک کند و آن را از جامعه ی آنلاین دریافت کند.بنابراین پیکربندی و ساختار شبکه های اجتماعی نقش ها و تاثیرات نسبی هر یک از سهامداران را توصیف می کند. پترز و همکاران (2013) پیشنهاد می کنند که ابعاد شبکه ی زیر ساختار شبکه ی رسانه ی اجتماعی را توصیف می کنند:
1. اندازه: (بطور مثال تعداد کل عامل های درجه ی محلی)
2. ارتباطات ( بطور مثال هوموفیلی، تعدد، تقابل، بستن شبکه)
3. توزیعات: ( بطور مثال مرکزیت ، تراکم، فاصله ، قدرت ، رابطه)
4. تقسیم بندی ( بطور مثال خوشه بندی ، ضریب، بینیت).
فعالیت های بازاریابی ، کلیدهای توصیف سازمان بازاریابی هستند. اقدامات نمایندگی در چارچوب N-REL ( بطور مثال رابطه های عمومی ، و ارتقاء و فرایندهای فروش) به مفهوم فعالیت های بازاریابی درون- بیرون نزدیک است ، زیرا هدف این اقدامات بازاریابی ، مرتبط کردن قابلیت های درونی سازمان با بازار هدف ان است.بیشتر فعالیت های نمایندگی ، رویکردهای بازاریابی مبادله ای را منعکس می کنند. بعضی نمونه ها از اقدامات شامل سهیم شدن روایت های موفق در رسانه ی اجتماعی ، حجم تقدیرهای مشتری یا تبلبغات رسانه ی اجتماعی می باشد.
به عبارت دیگر اقدامات SMM متمایل به درگیری، فرایندهای درونی ما را با محیط خارجی ان متصل می کنند.بنابراین آنها شرکت ها را با قابلیت های بیرونی شبیه سازی می کنند.آنها به دنبال ایجاد رابطه های بلندمدت با مشتریان، مشتریان نهایی ، اعضای کانال و زنجیرهی ارزش کل با اقداماتی همچون در گیر شدن با تاثیرگذاران آنلاین، درگیری مشتریان در سهیم شدن تجربیات برند یا ارتباط ، همکاری و سهیم شدن ، بهترین روش ها با شرکای کسب و کار می باشند.
اقدامات شنیدن (استماعی): با فرایند سنجش بازار بیرون – درون سازگار هستند. این امر با این نظریه منطبق است که تمایل بازار بر قابلیت مجزای سنجش بازار تاکید می کند . شرکت از سنجش بازار برای یادگیری در مورد مشتری ، رقبایا اعضاء کانال استفاده می کند تا بطور مداوم رویدادها و روندها در بازارهای آینده نگرانه را کشف کند و در آن عمل کند ( دی، 1994). یک شرکت می تواند اطلاعات بازار جمع اوری شده از مکالمات موجود در رسانه ی اجتماعی بصورت سیستماتیک، را جمع آوری ، تحلیل و استفاده کند ، تا بتواند بالاتر از رقبا قرار گیرد. از موارد بالا درگیری و استماع به شدت به روش های بازاریابی رابطه ای مرتبط است . بازاریابی مبادله ای و رابطه ای هر دو می توانند از ویژگی های SMM بهره ببرند. این امر همچنین بطور طبیعی در سازمان های بازاریابی با هدف اجرای استراتژی های بازاریابی ترکیبی بکار می رود. سازمان ها رویکرد بازاریابیمبادله ای را اتخاذ می کنند که به احتمال زیاد بر اقدامات نمایندگی تمرکز می کند. بر عکس سازمان متمایل به بازاریابی رابطه ای ، بازار محور یا مشتری محور، بیشترین تاکید را بر اقدامات SMM درگیری برای ایجاد بیشترین ظرفیت ها و فرصت های بازاریابی تعاملی که رسانه ی اجتماعی به ارمغان می آورد ، را دارند.
شکل 3 نشان می دهد که اقدامات در چارچوب N-REL فعالیت های مرز-پوشا را پوشش نمی دهند. باید نیازهای تخمینی مشتریان شناسایی شده ، از طریق ظرفیت های بیرون – درون را برآورده کند و با تعهداتی که برای افزایش روابط ایجاد شده اند مواجه شود.
در زمینه ی SMM، ظرفیت های مرز- پوشا از فعالیت های رسانه ی اجتماعی به فعالیت های SMM ایجاد شده / القایی شرکت یا برند بستگی دارد( فعالیت های نمایندگی، درگیری و استماع). اقدامات SMM ایجاد شده توسط برند، همراه با تاثیر اجتماعی در نتیجه ی اقدامات بازاریابی رسانه ی اجتماعی ، فعالیت های به اصطلاح اجتماعی را پرورش میدهد. فعالیت های اجتماعی ، اقدامات جمعی هستند که به ماهیت تکنولوژیکی رسانه ی اجتماعی مرتبط هستند و تشکیل شبکه های اجتماعی با ساختارها و پیکربندی های محتمل متفاوت را مجاز می کنند. شبکه های اجتماعی ، در عوض به رابطه های دهان به دهان الکترونیکی (eWOM) بین عامل های شبکه منجر می شوند. سرانجام ارتباطات ewom، تاثیر اجتماعی را درون شبکه های اجتماعی پرورش می دهند. یک نمونه ی آشکار از فعالیت مرز پوشا در رسانه ی اجتماعی، خرید اجتماعی یا تجارت اجتماعی است که به فعالیت های خرید در رسانه ی اجتماعی بر می گردد. در یک مفهوم وسیع، خرید اجتماعی یا تجارت اجتماعی شامل استفاده از رسانه های اینترنتی برای اجازه به کاربر برای مشارکت در بازاریابی فروش ، مقایسه، گردآوری ، خرید و سهیم شدن محصولات یا خدمات در جوامع و مکان های آنلاین یا بازار آنلاین است. خرید اجتماعی بعنوان یک فعالیت پوشا، فرایندهای خرید شرکت را با فعالیت های بازاریابی رسانه ی اجتماعی یکی می کند.
نتیجه گیری:
این مطالعه ، چارچوب N-REL ، یک چارچوب وسیع را مطرح می کند ، که توضیح می دهد چگونه شرکت ها فرایند تصمیمات استراتژیک بازاریابی رسانه ی اجتماعی خود را توسعه می دهند و چگونه استراتژی SMM خود را در اقدمات استراتژیک تفسیر می کنند و بکار می گیرند.
این چارچوب مقالات قبلی در مورد ستراتژی SMM را مطرح می کند و صرفنظر از صنعت یا بخش کاربرد یک رویکرد کلی ارائه می دهد و دو بازاریابی B2C و B2B را پوشش می دهد. هنگامیکه بازاریاب ها بطور فزاینده در مورد اهمیت بازاریابی رابطه ای بفهمند ، پتانسیل استفاده از رسانه ی اجتماعی برای استراتژی بازاریابی خود را به حداکثر می رسانند . در تغییر الگو به سمت بازاریابی رابطه ای ، بازاریابی اجتماعی با بازاریابی مبادله ای مطابق می شود، اگرچه فعالیت های SMM می تواند بویژه رویکردهای بازاریابی رابطه ای را ارتقاء دهد. ین ممکن است به ewom منفی در رسانه ی اجتماعی منجر شود. برعکس و شامل یک طرح دقیق از اقدامات استراتژیک ، شرکت ها ممکن است از فعالیت های رسانه اجتماعی مرز-پوشا بهره ببرند.
بعلاوه پیشنهاد این چارچوب در تطابق با نظریه ی سازمان بازاریابی است بهرحال ، این مطالعه نشان می دهد چگونه ترکیب رسانه ی اجتماعی ممکن است اجزاء سازمان بازاریابی ورابطه های متقابل آنها را تغییر دهد: این اجزاء با یکدیگر تعامل و تقاطع دارند ( یعنی یکدیگر را قطع می کنند) و به ابعاد به هم پیوسته منجر می شوند. در نتیجه این تبدیل نه تنها به عناصر یا گروه های کارکردی کمتر توصیف می شود بلکه به عناصر یا گروه های کاکردی پویاتر و منعطف تر منجر می شود.با اینحال ، چارچوبN-REL برخی محدودیت ها دارد.برای مثال تنها اقدامات استراتژیک SMM آغاز شده ائسط شرکت را پوشش می دهد و طبقه بندی اقدامات SMM ، فعالیت های مرز- پوشای رسانه ی اجتماعی که شامل دیگر عامل ها در شبکه ی اجتماعی هستند را پوشش نمی دهد. بنابراین شرکت ها باید تاثیر این فعالیت های مرز- پوشا را در اهداف بازاریابی خود تخمین بزنند. این چارچوب پیشنهاد می کند که شرکت ها ممکن است در پتانسیل بالقوه ی رسانه ی اجتماعی و قابلیت های مجزای خود برای افزایش رابطه با مشتریان ، زنجیره ی تامین، یا شرکای کسب و کار ، جذب سرمایه کنند.
بهرحال ، به این دلیل که فعالیت های بازاریابی رسانه ی اجتماعی تاثیر می گذارند و بوسیله ی فعالیت های اجتماعی ناشی از تعامل با عامل ها یا کاربرهای شبکه تاثیر می پذیرند، همیشه احتمال عدم موفقیت در واکنش درست به مصرف کننده یا واکنش های کاربر وجود دارد. این ممکن است به eWoM منفی در رسانه ی اجتماعی منجر شود. برعکس و شامل یک طرح دقیق از اقدامات استراتژیک ، شرکت ها ممکن است از فعالیت های رسانه ی اجتماعی مرز پوشا بهره ببرند ، بطور مثال فعالیت هایی که به فرایندهای مالی یا خرید کمک می کنند. همچنین شرکت می تواند دیگر فعالیت های رسانه ی اجتماعی را درون فرایند های ارزش مشتری همچونCRM و SCM یا ابداع محصول ، بوسیله ی همکاری با جامعه ی آنلاین برند ، تجمیع کند.
از یک رویکرد مبتنی بر منبع شرکت ، منابع بازاریابی استراتژیک شرکت تنها ارزش بالقوه دارند و ممکن است آن ارزش را تنها از طریق اقدامات و رفتارهای سازمانی درک کنند ( هالت ، 2011). با اهمیت فزاینده ی رسانه ی اجتماعی بعنوان ابزارهای بازاریابی و با مشاهده ی چارچوب N-ERL ، شرکت ها می توانند تصمیم بگیرند که کدامیک از انواع اقدامات رسانه ی بازاریابی اجتماعی بر ای بدست اوردن مزایای رقابتی و افزایش عملکرد بازاریابی آنها مناسب تر هستند.
این مطالعه و پیشنهاد چارچوب N-REL کمک مهمی به عرصه ی بازاریابی رسانه ی اجتماعی ، بویژه در خصوص پیشرفت ها در استفاده از رسانه ی اجتماعی برای تصمیمات استراتژیک کسب و کار است.
بعلاوه N-REL بعنوان یک راهنما برای شرکت ها در ارزیابی استراتژی های بازاریابی آنها ، بوسیله ی شناسایی و بکاربردن قابلیت های مجزای آنها عمل می کند.
آگاهی در مورد نیازها برای اجرای استراتژی بازاریابی رسانه ی اجتماعی برای دانشمندان و متخصصان خیلی مورد نظر است. ( یعنی خیلی علاقمند به این مبحث هستند)
بکارگیری رسانه ی اجتماعی برای اهداف بازاریابی اخیر تصمیمی است که بیشتر بر تجربه و آزمایش و خطا تکیه کند تا تفکر استراتژیک.
چارچوب N-REL ممکن است ، کاربرد موثرSMM را با کمک به درک چگونگی اجرایSMM در فعالیت ها یا اقدامات شرکت تسهیل کند. هنوز حوزه های وسیعی از تحقیق را می توان از این کار بیرون کشید. اول تصمیم تجربی مورد نیاز است. تحقیق بعدی باید برآزمایش این چارچوب بویژه با در نظر گرفتن ویژگی های بخش ویژه تمرکز کند ، زیرا تمایلات مختلف بازار ممکن است به فعالیت های مختلف SMM منجر شود. ما همچنین تحقیقات بیشتری از ارتباط بین استراتژی های بازاریابی سراسری شرکت ها و بکارگیری کمپین های بازاریابی رسانه ی اجتماعی بعنوان بخشی از آن استراتژی ، پیشنهاد می کنیم. دیگر حوزه ی مفید برای محققان مطالعه ی این امر است که چگونه منابع سازمانی و قابلیت های مجزا برای افزایش عملکرد بازاریابی کسب و کار ، را با به حداکثر رساندن فرصت های ارائه شده توسط رسانه ی اجتماعی از طریق رویکرد استراتژیک بازاریابی رابطه ای یا مبادله ای ، بکار ببرند.
نهایتا ، این چارچوب همه ی اجزاء و ابعاد سازمان بازاریابی را پوشش نمی دهد. بعلاوه تحقیق باید این امر را بررسی کند که چگونه اقدامات SMM بر فعالیت ها و فرایند اجزای مختلف سازمان بازاریابی تاثیر می گذارد و سرانجام سهم انها در بازاریابی شرکت و عملکرد سازمانی ارزیابی کند.