Strategic Thinking: A Continuum of Views and Conceptualisation
درک تفکر استراتژیک و ارتباطش با برنامه استراتژیک:
تعاریف و مدل ها
از لحاظ بحث پیشین,قسمتی ازمتون برای درک تفکر استراتژیک و به طور موثر عملی کردن مدیریت در یک محیط
تجاری متغییر قابل اجرا میباشد, تفکر استراتژیک رابه این صورت تعریف کرده است.تفکر استراتژیک وسیله ای انعطاف
پذیر برای حل مشکلات استراتژیک میباشد و درک آینده شرکت با مدیریت استراتژیک صورت میگیرد که فعالیتهای
ذهنی را بصورت فردی و گروهی در بر میگیرد.
چندین نویسنده تعریف هایی را برای مدیریت استراتژیک پیشنهاد کرده اند:گلاک کافمن و والک شرح میدهند:
یک برنامه موانع را از سر راه مدیریت برمیداردو به تصمیم گیری استراتژیک در مورده گروهی از مشتریان میپردازد
وامور مالی را تسهیل میبخشد.
- فرآیند برنامه ریزی که تفکر کارآفرین را برمی انگیزد.
- سیستم یک شرکت تعهد مدیران را در قبال استراتژی شرکت افزایش میدهد.
هیت, ایرلند و هوسکیسون (1998) فرآیند مدیریت استراتژیک را مجموعه ای از تعهد,تصمیم واقداماتی میدانند که یک
شرکت جهت بدست آوردن رقابت استراتژیک وکسب عملکرد بالای میانگین نیازدارد.از نظر هیت این اصطلاح تمرکز
زیادی بر روی قیمت پایه دارد,ایده اکادمیک مینزبرگ به مدیریت استراتژیک,از آن به عنوان چرخشی گام به گام حول
مراحل برنامه ریزی ,اجرا وکنترل یاد میکند. .مفاهیم نشان دهنده مدیریت استراتژیک است که انعطاف پذیری قابل
قبولی در زمینه تفکر استراتژیک دارد.مدل 2 الف عناصر تشکیل دهنده ئ تفکر استراتژیک را نشان میدهد.مدل, سیستم
بهم پیوسته ایی است که شامل خصوصیات داده های ورودی متغییر و دادهای خروجی تفکر استراتژِیک میباشدکه 1
عناصر آن را شرح داده است.
داده ورودی متغییر:
احمد, هاردکر وکارپندراین طور شرح داده اند: شرکت موفق یا آنهایی که در شرف شکوفایی قرار دارند,در مواجه با تغییرات و نوسانات برای دستیابی به محیط های پایدار و تغییرات آرام مجبورند شیوه های سنتی تجارت را کنار بگذارند تا به سیستمهای اجرایی سازگار با رقابت شدید و تغییرات محیطی احتمالی دست یابند.برای اینکه شرکت بتواند با انعطاف ومتقابلا به مشتریان,بازار و شرکتها پاسخ دهد,نیازمند داده های ورودی انعطاف پذیرمیباشد.داده های درخواستی از شرکت به شرکت واز صنعت به صنعت فرق خواهند داشت,که کلا به 4 دسته تقسیم میشود.این دسته ها تکنولوژی ,ماشین متغییر,مردم متغییر,ساختار متغییرو سیستم متغییرو فرآیندها هستند. تاشمن و اورلی نیاز شرکت را توانایی درتعدیل و پاسخ به مشتریان وبازاردر داخل سازمانشان میدانستند.بهتر است که شرکت در یک محیط نامعلوم قرار بگیرد و تفکر استراتژیک را در کل سازمان بکاربرند.
دیدگاه هلیکوپتر:
این موضوع از متخصصان در همه سطوح سازمان میخواهد تا از دیدگاه هلیکوپتردر شرکت و محیط تجاری استفاده
کنند.انعطاف پذیری در مدیریت استراتژیک وجود دارد که تمام مباحث و نیازهای تفکر استراتژیک را که شامل شناخت
و منطق,محدوده تصمیم گیری,یادگیری سازمان یافته,سیاست سازمان یافته,فرهنگ سازمان یافته و گروه فعال را مورد
توجه قرار میدهد.به این ترتیب متخصصان از متون بازرگانی برای نگاه دقیقی بر روی مشکلات خاص و فرضیه هایی که
نیاز به بررسی های شهودی و تحلیلی دقیقی دارند استفاده میکنند.به این طریق هریک از کارمندان میتوانند از قوه ئ
ذهنی خود در مواجه شدن با هر وضعیتی استفاده کنند وآن را نادیده نگیرند ومفاهیم تفکر استراتژیک توسط برخی از
نویسندگان در این زمینه مطرح شد و شباهت بازیکنان فوتبال و نوازندگان پیانو کاملا به این موضوع ربط دارد و
نویسندگان خاص دهه 1990 از این موضوع غافل شدند. دیدگاه هلیکوپتر می تواند مشکلات به وجود آمده در مسئولیت
های روزانه ئ سهام داران داخلی و خارجی را حل کند که نوشته واتسلاویک وویکلند وفیچ در" تغییر دومین دستور"
وتئوری دوم کریس آریس میباشد.گارات استدلال کرد که دیدگاه هلیکوپتر اجازه میدهد تا مشکلات استراتژیک با گفتگو
حل شود.
گارات بر فعالیت های تیم مدیریت در تفکر استراتژیک موجود در نوشته هاش تمرکز میکند.این تئوری در مورده نفش
فعال دسته ای از سهام داران خارجی و داخلی صحبت میکند.محتوا و فعالیت های فرآیندهای تفکر استراتژیک با مواجه
شدن شرکت و بهینه سازی یک مدیر بصورت انعطاف پذیر و قابل پاسخ تعیین میشود.
- ۹۷/۰۲/۱۷