مشاور بازاریابی و فروش

مشاوره مدیریت کسب وکار ، بازاریابی و بازارسازی، مشاوره برند، مشاوره تبلیغات و ...

مشاور بازاریابی و فروش

مشاوره مدیریت کسب وکار ، بازاریابی و بازارسازی، مشاوره برند، مشاوره تبلیغات و ...

مشاور بازاریابی و فروش

مهزاد مهدیزاده
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت کسب و کار (MBA) گرایش مدیریت بازاریابی در موسسه آموزش عالی نور طوبی (تهران)
فارغ التحصیل رشته مهندسی برق- الکترونیک
عضو انجمن علمی بازاریابی ایران
عضو انجمن مدیران اجرایی ایران

طبقه بندی موضوعی

۵ مطلب در مرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

۱۵
مرداد

 زنجیره تأمین خرده فروشی الکترونیکی:

رشد صنعت خرده فروشی الکترونیکی، خرده فروشان الکترونیکی و تأمین کنندگان الکترونیکی را به سمت جستجوی روش‌های اساسی جدید در انجام کسب و کار سوق می‌دهد. زیرا آنها باید تمام فعالیت ها از تدارکات تا تحویل را در زنجیره تأمین خرده فروشان الکترونیکی خود بطور موثر مدیریت نمایند. امروزه، مدیریت زنجیره تأمین الکترونیکی (که همچنین می تواند مدیریت زنجیره تأمین مبتنی بر اینترنت نیز نامیده شود) یک ابزار مهم است که در آن نیازهای مشتری به طور همزمان به تهیه کننده مواد اولیه و یا قطعات، تولید محصول و یا مونتاژ، تدارکات، تحویل محصول و خدمات پشتیبانی متصل است تا امکان دستیابی به سهم بازار و سود بالاتر فراهم شود.

تحلیل تاثیر تکنولوژی IOT در محیط های خرده فروش:

خرده فروش ها به صورت مکان‌های فیزیکی تعریف می‌شوند که در آنها مشتریان می‌توانند به صورت حضوری کالا یا خدمات را خریداری کنند و دراین تحلیل ما محیط‌های فیزیکی را پوشش می‌دهیم که در آنها خدمات یا تکنولوژی IOT می‌تواند به صورت غیرآنلاین در اختیار مشتری قرار گیرد.

فضای خرده فروش طی دو دهه‌ی اخیر با ظهور اینترنت ارتقاع چشمگیری پیدا کرده است و موجب شده است تا خرید آنلاین بین مشتریان متداول شود. در چنین شرایطی تکنولوژی IOT می‌تواند خرده فروش ‌های سنتی را به نحوی ارتقاع دهد تا در مقابل شیوه ی جدید خرید آنلاین رقابت‌پذیری خود را حفظ نماید. برای مثال اینترنت می‌تواند سفارش‌های مشتریان را شخصی‌سازی کرده و به سهولت در اختیار آنها قرار دهد. در صورتی که تکنولوژی IOT علاوه برآن می‌تواند به بهینه‌سازی چنین فروشگاه کمک نموده و همچنین سیستم کنترل موجودی خرده فروش را ارتقاع دهد.

به این منظور تکنولوژی IOT به فضاهای مدرن و سرمایه‌گذاری در مورد سیستم‌های داده و پرداخت‌های الکترونیکی احتیاج دارد که اگرچه این موارد در مورد اتصالهای پیشرفته پیش پا افتاده می‌باشد ولی در کشورهای در حال توسعه می‌تواند مانعی برسر راه استفاده از صنعت IOT باشد.

تکنولوژی IOT  در واقع بازیگران زنجیره‌ی ارزش را متحول نموده به نحوی که با این شیوه به تعداد کمتری نیروی کار و صندوق‌دار احتیاج می‌باشد و در مقابل مشتری نیازهای خود را به نحو بهتری دریافت می‌کند که این مسئله موجب می‌شود تا هزینه‌ها کاهش یافته و درآمدها افزایش یابد.

 توانمندسازها و موانع به کارگیری تکنولوژی IOT در فضاهای تولید:

جهت به کارگیری تکنولوژی  IOT در فضاهای تولیدی شرایط خاصی مورد نیاز می‌باشد از جمله‌ی آنها نیاز به ماشین‌هایی با سنسورهای مورد نیاز  IOT   می‌باشد همچنین نیاز است با شبکه‌ی قابل اعتمادی جهت جمع‌آوری داده‌های تولیدی وجود‌داشته باشد. خوشبختانه از آنجایی که چهار دهه از اتوماسیون صنایع می‌گذرد به کارگیری تکنولوژی  IOT  نیاز به جایگزینی کلیه‌ی تجهیزات تولیدی با تجهیزات جدید ندارد. با این حال از آنجاییکه سرمایه‌ی درگیر در سیستم‌های تولیدی بالا بوده و نرخ جایگزینی تجهیزات به نسبت پایین می‌باشد به روز رسانی ماشین‌آلات موجود به عنوان یکی از مهمترین توانمندسازها در زمینه‌ی به کارگیری تکنولوژی IOT  تلقی می شود و همچنین شبیه‌سازی منافع بدست آمده از به کارگیری تکنولوژی  IOT وابسته به بهبود الگوریتم‌های موجود به منظور عملکرد همزمان بر روی تعداد زیادی ماشین‌آلات می‌باشد.

 مبانی پیاده‌سازی تکنولوژی IOT :

تکنولوژی  IOT  موجب ‌شده است تا دارایی‌های فیزیکی به بخش مهمی از سیستم‌های اطلاعاتی تبدیل شود و از این طریق شیوه‌ی نوینی در جمع‌آوری داده‌ها، محاسبه و ارتباطات ایجاد نموده است. اگرچه تکنولوژی  IOT در حال حاضر در دوران خردسالی خود به سر می‌برد با این حال تأثیرات آن در جهان امروز به صورت فزاینده در حال گسترش می‌باشد تعدادی از محقیقین  پیش‌بینی می‌کنند که در سال 2025 تعداد تجهیزات مرتبط با تکنولوژی  IOT به 25 تا 50 بیلیون برسد. در این میان بخش‌های دولتی و بازرگانی بیشترین شانس را در زمینه‌ِ استفاده از تکنولوژی IOT  دارا می‌باشد. مهمترین عناصر به منظور پیاده‌سازی تکنولوژی  IOT  عبارتند از مشتریان، نیروی کار و فضای تجاری می‌باشد که در ادامه به صورت مختصر به شرح ارتباط این عناصر با تکنولوژی IOT  می‌پردازیم.

  رویکرد تقسیم بندی بازار IoT

بازار را از سه منظر می‌توان نگاه کرد:

1-    از نقطه نظر کاربرد/صنعت (به عنوان مثال تمایز بین برنامه های کاربردی در استخراج معدن و برنامه های کاربردی در حمل و نقل).

2-    از نقطه نظر فناوری (به عنوان مثال جدا کردن تولید کنندگان حسگر از ارائه دهندگان راه حل تجزیه و تحلیل).

3-    از نقطه نظر جغرافیا (یعنی تمایز بین اروپا و آمریکا) 

 

 تقسیم بندی بازار جهانی IOT

استفاده تکنولوژی  IOT  در جهت بهبود مدل‌های تجاری:

در وهله‌ی اول کمپانی‌ها نیازمند آن می‌باشند تا فرصت‌های بهره‌گیری از تکنولوژی  IOT  اولویت‌بندی نماید این فرصت‌ها شامل فرصت‌های مرتبط با استفاده از سیستم‌های داده با حجم بالا و سیستم‌های تحلیلی می‌باشد در این زمینه‌ تکنولوژی  IOT موجب می‌شود تا کمپانی‌ها با استفاده از داده‌های جمع‌آوری شده خدمات کالاهای خود را منطبق با رفتار مشتریان تولید و عرضه نمایند.

لازم به ذکر است که در صورت به کارگیری تکنولوژی  IOT  به صورت صحیح منافع بدست آمده در کشورهای در حال توسعه  می‌تواند بیشتر از منافع بدست آمده در اقتصادهای پیشرفته باشد. همانطور که پیش از این نیز یاد شد بیشترین تأثیر ممکنه در بهینه‌سازی عملیات سیستمهای تعمیرونگه‌داری پیش‌گیرانه و سیستم‌های موجودی می‌باشد .با این حال متناسب با کارکرد هر کمپانی می‌توان زمینه‌های بالقوه‌ی مجزایی را یافت نمود. 

 تجارت IOT : انرژی ، حمل و نقل و تولید:

بررسی‌های بسیاری در بازار تجارت IoT انجام شده است. برخلاف پیش بینی های بازار، این بررسی‌ها بخش‌های متفاوت بازار را رتبه بندی نمی‌کنند. به منظور تسهیل تفسیر آنها، بررسی‌ها در شکل 2-3 نشان شده است.

بررسی تقسیم بندی بازار IOT

 انرژی

یکی از موضوعات بزرگ در انرژی، شبکه های هوشمند توزیع و کنتورهای هوشمند هستند. نویگنت پیش‌بینی می‌کند که استفاده از کنتور هوشمند در سال 2018 به اوج خود می‌رسد. انتظار می‌رود که درآمد حاصل از کنتور هوشمند از 4.4 میلیارد دلار به 4.4 میلیارد دلار در سال 2018 برسد.

 حمل ونقل

اتومبیل های متصل یک کاربرد بزرگ در بخش حمل ونقل هستند. شرکت IHS پیش بینی می‌کند که تا سال 2020، 192 میلیون خودرو به اینترنت متصل خواهد شد.[7]

بررسی سیستم فرعی حمل و نقل هوشمند  شامل موارد زیر است:

1-    سیستم ردیابی موقعیت وسایل نقلیه

سیستم کنترل هوشمند وسایل نقلیه به طور عمده براساس تکنولوژی GIS و GPS  می باشد.

GPS (سیستم موقعیت یاب جهانی) بر مبنای حرکت های سریع ماهواره برای دانستن داده های اولیه می‌باشد. فقط با استفاده از این سیستم می‌توان اطلاعات مکان کاربر را که از طریق روش انتقال داده‌هایGPRS  (خدمات رادیویی بسته های اطلاعاتی)که به تلفن همراه فرستاده می شود  مشاهده کرد. GIS (سیستم موقعیت جغرافیایی) کاربر می‌تواند وضعیت جغرافیایی را در کامپیوتر ببیند.

2-    سیستم بررسی وضعیت وسایل نقلیه

سیستم نظارت برای وسایل نقلیه از طریق تکنولوژی حسگرهای بی سیم انجام می شود.انواع گوناگونی حسگر درون ماشین و لاستیک وجود دارد از قبیل حسگرهای مربوط به دما و رطوبت و فشار چرخ

 تولید

جای تعجب نیست که دو نفر از سخنرانان کلیدی در انجمن جهانی IoT که اخیراً در شیکاگو برگزار شد از صنعت نفت و گاز و شرکت‌های استخراج معدن بودند. مک گا رئیس نوآوری در ریو تینتو  و آرجن دورلند  مدیر فنی و رقابتی در شل  پتانسیل عظیم IOT  را در صنایع خود برجسته کرده ا ند. توانایی IOT برای کنترل از راه دور امکان بزرگی است که آن را برای صنایع مفید می‌سازد.

تولید سیستم نظارت هوشمند بر محیط زیست با استفاده از انواع سنسور در حال جمع آوری تمام اطلاعات زیست محیطی در فرآیند پردازش مانند درجه حرارت، فشار می‌باشد و به ذخیره کردن اطلاعات توسط شبکه انتقا‌ های ZigBee می پردازد.

سیستم ZigBee  شامل:گره های حسگر تعبیه شده، RFID  خوان، کامپیوتر شخصی، تجهیزات خط تولید می باشد.

RFID موجود در فرآیند وظیفه‌ی خواندن شناسه محصول در محل و انتقال آن به کامپیوتر را بر عهده دارد 

 زنجیره تأمین غذا :

 هنگامی که مفهوم مدیریت زنجیره تامین موفق به بکار بردن عملیات و مدیریت از شرکت های مختلف بود، صنایع غذایی و محصولات کشاورزی نیز از این روند پیروی می‌کردند. آنها مفهوم مدیریت زنجیره تامین را به صنایع خود به منظور بهبود رقابت، خود را معرفی کردند زوبیر از محققان خارجی که مفهوم زنجیره تامین مواد غذایی براساس یک ایده ی عمومی در سال 1996 ارائه داد. در همان زمان بود، آنها نیز تعریف خاصی از مدیریت زنجیره تامین غذا ارائه دادند. این است که، زنجیره تامین مواد غذایی حالت عملیات یکپارچگی عمودی است که این سازمان از تولید محصولات کشاورزی و فروش تولید استفاده می کند.

آنها این حالت را به منظور کاهش هزینه تدارکات (لجستیک)مواد غذایی و محصولات کشاورزی، و بهبود سطح کیفیت سلامت و خدمات اداره می شود. 

 دلایل بهبود تولید مواد غذایی توسط مدیریت زنجیره تأمین:

1-    نیاز به مصرف کنندگان برای گرفتن مواد غذایی بالاتر است. با بهبود سطح کیفیت زندگی، مصرف کنندگان نیازهایشان برای کیفیت مواد غذایی بالاتر می رود. کیفیت مواد غذایی نه تنها تازگی، بلکه به تغذیه، ایمنی و سلامت نیز بستگی دارد. مشکل اساسی که مصرف کنندگان مطرح کرده اند این است چه جایی وجود دارد که در آن ما می توانیم مواد غذایی سالم و تازه بخوریم.

2-    مصرف کنندگان به توجه بیشتر و بیشتر در تامین کیفیت مواد غذایی می‌پردازند. به منظور برآوردن نیاز از مواد غذایی تازه گوناگون و تازه نگاه داشتن مواد غذایی، تکنولوژی علم ودانش بیشتر و بیشتر در زمینه مواد غذایی مانند آفت‌کش ها، آنتی بیوتیک ها و غیره پیروی می‌کند. کاربرد این تکنولوژی در مورد مواجه شدن با نیاز مصرف کنندگان اعمال می‌شود. با این حال، نیز بدن انسان آسیب می‌بینند. با یک سری از حوادث ایمنی مواد غذایی، مصرف کنندگان با توجه بیشتری به سلامت مواد غذایی می‌پردازند. جهت توسعه آینده که برای سیستم نظارتی شفاف برقرار است و اجازه می‌دهد مصرف کنندگان بدانند که  نتایج کیفیت را بررسی کنند.

3-    الزام قانونی است. به منظور حفاظت از سلامت شخصی شهروندان و توسعه بلند مدت از کشور ما، کشورهای سراسر جهان قوانین نظارت سلامت بر کیفیت مواد غذایی ایجاد شده بود. با این محدودیت‌های قانونی، شرکت‌های مواد غذایی باید با توجه به فرآیند زنجیره تامین مواد غذایی  محصول تولید کنند.

4-    هزینه عملیات زنجیره تامین است. روند توسعه  شرکت مدرن برای بالا و بالاتر بردن نیاز زنجیره تامین است. با توجه به ماهیت خاص از زنجیره تامین مواد غذایی، زمان پاسخ بسیار سریعتر است. با توجه به کاهش زمان پاسخ، هزینه بهره برداری از زنجیره تامین مواد غذایی بسیار بالاتر است. به منظور کاهش هزینه‌ها، شرکت‌های مواد غذایی باید استراتژی مدیریت زنجیره تامین را معرفی نمایند. 

 سیستم قابلیت ردیابی مواد غذایی:

شیوع حوادث خطرناک ناشی از مواد غذایی غالبا در سراسر جهان به ویژه در BSE اروپا دچار بحران است. در این زمینه، سیستم قابلیت ردیابی مواد غذایی ارائه شده است. این است که توسط فرانسه و دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا در کمیسیون مجموعه قوانین مواد غذایی بین المللی در  مواد غذایی زیست فناوری خاص صورتجلسه کار گروهی بین دولتی ارائه شده است. هدف ازنقطه قوت در انتقال اطلاعات سلامت غذا، کنترل آسیب بیماری منتقله از غذا و محافظت از ثبت و ضبط اطلاعات سیستم از سود مصرف کننده است.

عملکرد سیستم قابلیت ردیابی سه جنبه دارد. اولین ردیابی جریان است. عبارت است از به یاد آوردن و فرآیند تولید که در آن مشکل امنیت کیفیت وجود داشته باشد. مشکل دوم ردیابی منبع است. این لینک سرمایه گذاری که ممکن است مشکل کیفیت داشته باشند، متوجه می‌شوند و آنرا ضمانت می کنند. سوم مدیریت تدارکات است. سیستم قابلیت ردیابی ادغام هفت توابع از تدارکات حمل و نقل، ذخیره سازی، پردازش توزیع، توزیع، بسته بندی و پردازش و غیره این بهینه سازی فرآیندهای کسب و کار و ترویج مدیریت یکپارچه زنجیره تامین اطلاعات است.[17]

 پزشکی و سلامت

یکی از جذاب‌ترین حوزه‌های کاربردی و کارکردی اینترنت اشیاء که در مطالعات مختلف نیز دارای پتانسیل بالا ارزیابی گردیده است صنعت سلامت می باشد. این حوزه بازده‌های خوبی را در خصوص قطعات مختلف الکترونیکی مرتبط با اینترنت اشیاء به ارمغان آورده است. به عنوان نمونه در شکل زیر نیمه هادی ها را در صنعت سلامت (دارویی، بهداشتی و...) مورد بررسی قرار داده و محقق بر این باور است که تا 2014 نرخ رشد سالانه مرکب یا CAGR (نرخ رشد مرکب سالانه)دارای 6,8 درصد رشد خواهد بود و این رشد بیش از 5 میلیارد دلار خواهد بود.

همچنین در حوزه مراقبت از سلامت بیش از691  میلیون وسیله به یکدیگر متصل خواهند گردید. سرویس ارائه شده این شرکت تحت نام خدمات مدیریت تلفن همراه قابل شناسایی می‌باشد. این سیستم با ارائه جریانی از داده های گردآوری شده از اشیاء سبب کاهش هزینه های عملیاتی گردیده است.

در ادامه سعی گردیده قبل از ارائه مطالعات موردی کاربرد ها به بررسی موارد کلی این حوزه مانند کاربرد‌های عمومی اینترنت اشیاء دراین صنعت، M-health و... پرداخته شود. در انتهای بخش نیز کاربرد های متعدد و متنوع از این حوزه ارائه گردیده است. حوزه سلامت نیز مانند حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات رشد چشم گیری را در تمامی ابعاد دارا بوده است.

برای بازار موبایل سلامت و یا M-health تا سال 2018 ارزشی معادل 11,8 میلیارد دلار برآورد گردیده است

دلیل و محرک این انتظار رشد خصوصآ در آمریکا را می توان در قوانین های مختص آن کشور در خصوص سلامت دانست به عنوان نمونه (HIPAA) .اما چنان به نظر می رسد که، کاربرد های اینترنت اشیاء در صنعت سلامت مانند دیگر صنایع در حوزه ها به خوبی مورد شناسایی قرار نگرفته است و دلیل این امر پتانسیل بالای اینترنت اشیاء در ارائه خدمات متفاوت می باشد نه ناتوانی آن، لذا در این صنعت به خوبی تحلیل فرصت های بازار، هدف گیری مخاطبان، تحلیل ادراک برندها، اندازه گیری اثربخشی تبلیغات و مدیریت رضایت و وفاداری مشتریان و... مورد شناسایی قرار نگرفته و این صنعت سرشار از فرصت می باشد.

همچنین این صنعت و خدمات زیر گروه آن با دیدگاه مرتبط تا حدی توسعه یافته که پلت فرم های برای آن تهیه و توسعه یافته است. صنعت سلامت بسیار وسیع بوده و در برگیرنده تمام تولید کنندگان، توزیع کنندگان ابزار ها و سرویس های مرتبط با سلامت می باشد که در این میان بیمارستان ها و حتی تولید کنندگان ابزار های پزشکی نیز مورد توجه قرار خواهند گرفت. همچنین، محوریت صنعت سلامت بر فعالیت های مرتبط با شناسایی، پیشگیری و درمان متمرکز می باشد. در سالیان اخیر پلت فرم های متفاوتی برای سلامت ارائه گردیده اند . که در ادامه نمونه ای از آن مورد توجه قرار گرفته است (تمرکز این پلات فرم ها بر سلامت همراه و یا سلامت هوشمند می باشند، که در اینترنت اشیاء تجلی یافته اند).

1-    مونیتور کننده های فعالیت های(وضعیت)بدنی،

2-    گات وی (ورودی درگاه) سنسور ها،

3-    سروهای اپلیکیشن ها و

4-    سرور انبار کد ها

 


همانگونه که اشاره گردید کاربرد‌های متفاوتی برای اینترنت اشیاء در حوزه سلامت مورد شناسایی قرار گرفته است. به عنوان نمونه فوربس گزارش می دهد با بهره از اینترنت اشیاء صنعت سلامت از چند طریق متحول خواهدگردید:

1-  کاهش زمان بیکاری دستگاهها؛ به عنوان نمونه با اطلاعات ارسالی از یک شخص به بیمارستان منجر به تست وی گردد و دستگاهی در بیمارستان به طور اتوماتیک به معاینه فردی در محل کار بپردازد.

2-  پیشگیری به جای درمان؛ می توان به جای درمان به پیشگیری روی آورده و داده های حاصل از بررسی ها و پردازش ماشین ها و سنسورهای متصل به بدن نسبت به اعلام خطر احتمالی اقدام ورزید، قبل از اینکه اتفاقی برای شخص رخ دهد. اما با این وجود و در حالت کلی، کاربرد اینترنت اشیاء در حوزه سلامت را نیز می توان در بخش زیر مورد توجه قرار داد.



  • مهزاد مهدیزاده
۱۵
مرداد

بسمه 

1-1  بسمه الله الرحمن الرحیم

کسب و کارهای نو در بستر اینترنت اشیا

آیا باید تمامی کسب و کارهای موجود اینترنت اشیاء را مورد توجه قرار دهند؟ اهمیت اینترنت اشیاء از دید صاحبان کسب و کارهای موفق امروزی چیست؟ پاسخ به این سوالات منجر به ایجاد درک صحیحی از اینترنت اشیاء، کاربردهای آن و البته قابلیت های آن برای شکل گیری کسب و کارهای جدید می باشد.

مدیر یکی از معروفترین اپراتورهای تلفن همراه جهان (  at&t)  به بیانی کامل انقلاب اینترنت اشیاء را بازگو می نماید، "اگر شما در اکو سیستم اینترنت اشیاء قرار ندارید، اگر شما به سیار بودن (تحرک و قابلیت های نوین ارتباطات دور یا موبیلیتی) فکر نمی کنید، اگر شما درباره اینترنت اشیاء فکر نمی‌کنید، به راستی که در راه به در شدن از صحنه(کسب و کار) می باشید، به راستی که شما در راه کنار گذارده شدن (توسط بازار) هستید  ."

جاسپر به عنوان یکی از موفق ترین پلت فرم های اینترنت اشیاء در جهان که بیش از 1600 عدد از موفق‌ترین کسب و کار های جهان از خدمات آن بهره می برند بیان می دارد که اینترنت اشیاء (فقط) در باره اشیاء نیست، بلکه اینترنت اشیاء درباره ارائه سرویس (سرویس های نو و بدیع) می باشد. اینترنت اشیاء همراه با پر رنگ نمودن بسیاری از فناوری‌ها برای بسیاری از شغل‌های فعلی تهدیدی خواهد بود. با این وجود چنان به نظر می رسد موارد زیر نقش پر رنگی را می توانند در خصوص اینترنت اشیاء ایفا نمایند، لذا فرصت های برای کارافرینی را به ارمغان خواهند آورد. گارتنر به شناسایی 4 مدل کاربردی در این خصوص پرداخته که عبارتند از:

·     مدل های اداره کردن

·     تبدیل به پول کردن

·     مدل های عملیاتی

·     مدل های توسعه و گسترش.

این موارد برای افراد، اشیاء، اطلاعات و مکان ها کاربردی بوده و بنابر این اینترنت چیز ها و یا اشیاء نام گرفته‌اند. [1]

 تجارب اینترنت اشیاء در کشور های مختلف

تجربه اتحادیه اروپا و کشورهای اروپا

      بودجه 45 میلیون یورو ای بریتانیا و آلمان برای پروژه های اینترنت اشیا

      بریتانیا دیجیتال 2015

      راه اندازی بازار هایپرکَت برای حمایت از قابلیت همکاری ماشین به ماشین (M2M)

      بنیاد بین المللی CASAGRAS2

      خوشه ی تحقیقاتی اروپا برای اینترنت اشیا(IERC)

      همکاری اینترنت اشیا اروپا با چین

      پروژه ی (IOT-i)

1-2-2   تجربه چین

      چشم انداز دولت چین برای سال 2020: بازار 163 میلیارد دلاری

      اینترنت اشیا در برنامه پنج ساله ی توسعه

      طرح عملی کمسیون توسعه و اصلاحات ملی چین

      نقش کنگره حزب کمونیست چین در حوزه اینترنت اشیا

      رابطه بین دولت و بخش خصوصی در حوزه اینترنت اشیا: 8 شریک تجاری بزرگ در بخش خصوصی

      همکاری اینترنت اشیا اروپا با چین توسط موسسه استانداردسازی الکترونیکی چین

      ایجاد صندوق ویژه حوزه اینترنت اشیا

      پروژه‌ی 220 شهر هوشمند چین

      تأسیس مرکز ملی اینترنت اشیا چین در منطقه ی نانان

      پایه ی صنعتی اینترنت اشیا چین در منطقه ی نانان

      توسعه ی 4 خوشه صنعتی اینترنت اشیا در 19 شهر اصلی چین

      اینترنت اشیا در دانشگاه های چین: 33 دانشگاه که 9 مورد آزمایشگاه دارند

      برگزاری کنفرانس بین المللی در حوزه‌ی اینترنت اشیا در چین در 2012

1-2-3  لایه های توسعه اینترنت اشیا بر اساس نقشه راه چین:

فاز اول: آماده‌سازی اینترنت اشیاء (کاربرد نوآوری)

فاز دوم: رشد اینترنت اشیاء (شکل گیری استاندارد)

 فاز سوم: بقا اینترنت اشیاء (نوآوری خدمت)

 تجربه کره جنوبی:

         چشم انداز دولت کره برای سال 2020: حجم بازار داخلی خود را برای اینترنت اشیا از2.071 میلیارد دلار در سال 2013، به مقدار 28.9 میلیارد دلار در سال 2020 برساند.

         برنامه کلان دولت برای توسعه خدمات و محصولات اینترنت.

         سرمایه گذاری مشترک دولت و بخش خصوصی در IOT  سرمایه گذاری وزارت خانه علوم، فناوری ارتباطات و اطلاعات، و برنامه ریزی آینده و وزارتخانه‌ی تجارت، صنعت و انرژی حدود 36 میلیون دلار و 13 میلیون دلار از بخش خصوصی از سال 2015.

         افزایش تعداد افراد کادر فنی خود را در حوزه‌ی فن آوری های اینترنت اشیا.

         پنجمین کنفرانس بین المللی اینترنت اشیا (IOT 2015)

         برنامه ی توسعه 37 شهر هوشمند با استفاده از فناوری IOT

 تجربه هند:

         چشم انداز "هند دیجیتال".

         ساختار دوات هند برای توسعه اینترنت اشیا.

         توسعه مراکز رشد.

         توسعه مراکز نمایش اینترنت اشیا.

         تحقیق و توسعه در حوزه IOT

         ایجاد انگیزش و تعهد برای توسعه IOT

         توسعه منابع انسانی در حوزه IOT

         استانداردسازی در حوزه IOT

         طرح شهرهای هوشمند و برنامه هند دیجیتال

         تهیه چارچوبی رسمی برای سیاست‌گذاری در صنعت اینترنت اشیا

 تجربه تانزانیا:

در کشور تانزانیا یک شرکت تدارکات در حال حاضر برای کمک به اطمینان از توزیع محصولات نفتی به مشتریان مناسب آن در شرق و مرکز آفریقا از یک سیستم مبتنی بر RFID استفاده می کند.

انتظار می رود که پذیرش و استفاده از فناوری RFID( به عنوان یکی از ابزارهای فناوری اینترنت اشیا)در سال‌های آینده افزایش خواهد یافت. همچنین گسترش استفاده از فناوری‌های حسگر بی سیم به دولت های آفریقا کمک می کنند تا راه حل های اثربخشی در حوزه های بهداشت و درمان، بلایای طبیعی و کنترل محیط (که مشکلات اصلی پیش روی آفریقا هستند) بیابند.

1-2-7  تجربه کنیا :

یک گروه تحقیقاتی در کشور کنیا یک اپلیکیشن مبتنی بر حسگرهای حرارتی برای تشخیص آتش سوزی توسعه دادند و برای محدود کردن فاجعه آتش سوزی، بطور خودکار بواسطه‌ی فناوری تلفن همراه اطلاعات آتش سوزی را به ایستگاه های جنگلبانی را منتشر می کند.

1-2-8   تجربه مالاوی

در کشور مالاوی یک سیستم برای نظارت بر کیفیت آب توسط موسسه سلطنتی فناوری در سوئد در حال توسعه است (Zarei, 2016).

 چشم انداز ،اهمیت ، اهداف

انتظار می‌رود اینترنت اشیاء، انقلاب بعدی باشد که پس از شبکه جهانی وب رخ می‌دهد. ایجاد پلی بین جهان

مجازی و دنیای واقعی هدفی است که این فناوری در آینده نزدیک به آن دست خواهد یافت. همین جملات کافی است که برای شناخت این جهان شگفت انگیز که به زودی رخ خواهد داد و چه بسا در مناطقی از جهان رخ داده باشد اقداماتی صورت گیرد.

تصور کنید که بعد از یک روز سخت کاری تصمیم دارید با ماشین خود برای استراحت به منزل بازگردید  آخرین چیزی که در این موقعیت می‌خواهید این است که با ترافیک مواجه نشوید. به نظرتان عالی نمیشد اگر اتومبیل شما میتوانست خودش مسیر بهینه و بدون ترافیک تا منزل را برایتان انتخاب کند؟ چنین اتومبیل‌های هوشمندی که می‌توانند به نوعی خودشان حرکت کنند، با استفاده از یک سیستم ارسال سیگنال‌های آنلاین قابل تحقق است. حال فرض کنید که وارد خانه شده اید و از قبل دمای هوای اتاق در حد مطلوبی نگه داشته شده و قهوه نیز آماده مصرف است. خانه هوشمند شما یکی از هزاران قابلیتی است که اینترنت اشیاء می‌تواند برای شما ایجاد کند. اگرچه اینترنت اشیاء هنوز آنگونه که انتظار می‌رود تحقق پیدا نکرده است، اما منابع و مشاهدات بسیاری خبر از این می‌دهد که در آینده ای نه چندان دور رؤیای حضور این فناوری به واقعیت تبدیل خواهد شد و انقلاب عظیمی که انتظارش را داریم رخ خواهد داد. دو علت اساسی را برای رخداد این انقلاب می‌توان برشمرد:

         کاهش در همه هزینه‌های مصرفی.

         دسترسی نامحدود به همه آنچه که در اطراف ما رخ می‌دهد.

شاید اساسی‌ترین هدف IoT را بتوان اتصال دنیای فیزیکی با دنیای دیجیتال دانست. .IoTکمک میکند تا بتوانیم شبکه های یکپارچه از میلیاردها شئ با قابلیت اتصال بیسیم داشته باشیم تا در صورت لزوم با یکدیگر تبادل اطلاعات داشته باشند. این دورنما، دنیای جدیدی را نشان می‌دهد که در آن اشیاء هوشمند می‌توانند در کنترل همه اتفاقات به کمک بشر بیایند و زندگی را به سطح جدیدی از آن ارتقاء دهند. اشیاء با استفاده از قطعات مخابراتی کوچکی که به آنها متصل است می‌توانند در هر مکان و هر لحظه ای مدیریت شوند تا از تخریب یا سرقت آنها جلوگیری به عمل آید. کنتورهای هوشمند برق میتوانند با کنترل مصرف انرژی علاوه بر این که به کاهش هزینه‌ها کمک کنند، مانع آسیب به منابع انرژی شوند. امروزه پیشرفت‌های فناورانه این دورنما را به واقعیت نزدیکتر کرده است (Zarei, 2016).


 



  • مهزاد مهدیزاده
۱۵
مرداد

 تعریف اینترنت اشیا

اینترنت اشیا مفهومی است که به سختی می‌توان تعریف دقیقی از آن ارائه کرد. در واقع گروه‌های مختلف تعاریف مختلفی از این مفهوم ارائه کرده‌اند اما فردی که اولین بار از این مفهوم سخن به میان آورد کسی نبود جز کوین اشتون، یک کارشناس در حوزه نوآوری دیجیتال. نقطه مشترک همه این تعاریف در این مفهوم نهفته است که در تعریف اولیه از اینترنت، داده‌ها مقولاتی بودند که کاربران تولید می‌کردند اما در تعریف جدید، داده‌ها تولید اشیا هستند. اشتون این مفهوم را در مقاله‌ای در نشریه RFID در سال ۱۹۹۹ به بهترین نحو تشریح کرده است:

اگر ما رایانه‌هایی داشتیم که همه چیز را درباره همه چیز می‌دانستند ـ و بدون هیچ کمکی از سوی ما از داده‌هایی که خود جمع‌آوری می‌کردند، استفاده می‌کردند ـ در آن صورت می‌توانستیم همه چیز را ردگیری و اندازه‌گیری کنیم و با این کار تا حد زیادی از ائتلاف وقت و انرژی و هزینه جلوگیری کنیم. همچنین می‌دانستیم چه چیزهایی را برای تعویض، تعمیر یا راه‌اندازی لازم داریم و آیا اشیا خود به تنهایی قادر به اجرای وظایف خود هستند یا خیر. وقتی صحبت از اتصال به میان می‌آید، بیشتر ما به رایانه، تبلت و گوشی هوشمند فکر می‌کنیم اما اینترنت اشیا جهانی را توصیف می‌کند که در آن همه چیز به صورت هوشمند به یکدیگر متصل می‌شوند و با هم ارتباط برقرار می‌کنند. به عبارت دیگر با اینترنت اشیا جهان فیزیکی به یک سیستم اطلاعاتی بزرگ تبدیل می‌شود. اینترنت اشیا مفهومی رایانشی است برای توصیف آینده‌ای که در آن اشیای فیزیکی یکی پس از دیگری به اینترنت وصل می‌شوند و با اشیای دیگر در ارتباط قرار می‌گیرند. اینترنت اشیا رابطه نزدیکی با مفهوم «شناسایی از طریق فرکانس رادیویی» (RFID) به عنوان یک روش ارتباطی دارد اما شامل فناوری‌های حسگر، فناوری‌های بی‌سیمی، کدهای واکنش سریع (QR) و نیز می‌شود. اینترنت اشیا از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا اشیا وقتی بتوانند خود را به صورت دیجیتالی ارائه کنند در نهایت به پدیده‌ای بسیار فراتر از کلیتی که در واقعیت هستند، تبدیل خواهد شد. در چنین شرایطی، ارتباط اشیا دیگر محدود به ما نیست بلکه آنها با اشیای اطراف، داده‌های یک پایگاه داده و نیز در ارتباط قرار می‌گیرند. وقتی اشیا با یکدیگر مرتبط شدند، می‌توان سخن از یک محیط هوشمند به میان آورد. اینترنت اشیا به اشیایی با هویت خاص و بازنمایی مجازی آنها در یک ساختار اینترنتی اطلاق می‌شود. اصطلاح اینترنت اشیا اولین بار از سوی کوین اشتون در سال ۱۹۹۹ مطرح شد. این مفهوم در ابتدا از طریق پروژه‌های MIT و نشریات تحلیلی فراگیر شد. تشخیص اشیا معمولا به وسیله فرکانس رادیویی (RFID) پیش‌شرطی برای اینترنت اشیا تلقی می‌شود. اگر همه اشیای مردم در زندگی روزمره خود به ابزارهای شناسایی مجهز شوند می‌توان آنها را با کمک رایانه‌ها مدیریت و کنترل کرد. با برخی فناوری‌های دیگر هم مثل بارکدها، کدهای QR، سیستم NFC و digital watermarking می‌توان اشیا را برچسب‌گذاری کرد. تجهیز همه اشیا در جهان با ابزارهای هویتی کوچک می‌تواند زندگی روزمره را دگرگون کند. برای مثال، هیچ کسب و کاری دیگر ناگهان با موجودی صفر از محصولی مواجه نمی‌شود یا هیچ محصول ناقصی دیگر تولید نمی‌شود زیرا دست‌اندرکاران می‌توانند موجودی مواد مصرفی و محصولات لازم خود را از قبل هوشمندانه مدیریت کنند .

عناصر تشکیل‌دهنده اینترنت اشیا:

جهت رسیدن به امکان راه حل‌های فراگیر بدون مرز سه مؤلفه از اینترنت اشیا موردنیاز است که عبارت‌اند از:

·     سخت‌افزار: حسگرها و عملگرها

·     میان‌افزار: ابزارهای پردازش و ذخیره‌سازی برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها

·     ارائه: ابزارهای تجسم سازی و تفسیر داده‌ها باقابلیت درک آسان


تعریف RFID  

امروزه ضرورت شناسایی خودکار عناصر و جمع‌آوری داده مرتبط به آنان بدون نیاز به دخالت انسان جهت ورود اطلاعات در بسیاری از عرصه‌های صنعتی، علمی، خدماتی و اجتماعی احساس می‌شود. در پاسخ به این نیاز تاکنون فناوری‌های متعددی طراحی و پیاده‌سازی شده است.

به مجموعه‌ای از  فناوری‌ها که از آنان برای شناسایی اشیاء، انسان و حیوانات توسط ماشین استفاده می‌گردد، شناسایی خودکار و یا به‌اختصار Auto ID  گفته می‌شود.  هدف اکثر سیستم‌های شناسایی خودکار، افزایش کارایی، کاهش خطا ورود اطلاعات  و آزادسازی زمان کارکنان برای انجام کارهای مهم‌تر نظیر سرویس‌دهی بهتر به مشتریان است.

تاکنون فناوری‌های مختلفی به‌منظور شناسایی خودکار طراحی و پیاده‌سازی شده است. کدهای میله‌ای، کارت‌های هوشمند، تشخیص صدا، برخی فناوری‌های بیومتریک، OCR[1]   و  RFID [2]نمونه‌هایی در این زمینه می‌باشند.

RFID یک پلت فرم مهم جهت شناسایی اشیاء، جمع‌آوری داده و مدیریت اشیاء را ارائه می‌نماید. پلت فرم فوق مشتمل بر مجموعه‌ای از فناوری‌های حامل داده و محصولاتی است که به مبادله داده بین حامل و یک سیستم مدیریت اطلاعات از طریق یک لینک فرکانس رادیویی کمک می‌نماید.  تگ‌های RFID با استفاده از یک فرکانس و بر اساس نیاز سیستم (محدوده خواندن و محیط)، پیاده‌سازی می‌گردند. تگ‌ها به‌صورت فعال (به همراه یک باطری) و یا غیرفعال (بدون باطری) پیاده‌سازی می‌شوند . تگ‌های غیرفعال، توان لازم جهت انجام عملیات را از میدان تولیدشده توسط کد خوان می‌گیرند.

کد خوان RFID، معمولاً به یک کامپیوتر متصل می‌شود و دارای نقشی مشابه با یک اسکنر کد میله‌ای است. مسئولیت برقراری ارتباط لازم بین سیستم اطلاعاتی و تگ‌های RFID بر عهده کد خوان RFID است.

تگ و یا دستگاه فرستنده خودکار، شامل یک مدار الکترونیکی است که به شی‌ء مورد نظری که لازم است دارای یک کد شناسایی باشد، متصل می‌گردد. زمانی که تگ نزدیک و یا در محدوده کد خوان قرار می‌گیرد، میدان مغناطیسی تولیدشده توسط کد خوان باعث فعال شدن تگ می‌گردد.

در ادامه، تگ به‌طور پیوسته اقدام به ارسال داده از طریق پالس‌های رادیویی می‌نماید.  درنهایت داده توسط کد خوان دریافت و توسط نرم‌افزارهای مربوطه  نظیر برنامه‌هایERP  و  SCMS پردازش می‌گردد.

عوامل کلیدی برای توسعه فنّاوری RFID عبارت‌اند از: هزینه، زیرساخت‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری، استانداردهای بین‌المللی، امنیت و سایر عوامل دیگر. سازمان‌ها و شرکت‌ها می‌توانند با بررسی هر یک از این ابعاد و استخراج نقاط ضعف و قوت خود در هرکدام به اجرای صحیح این فناوری اقدام نمایند (E-Code, 1396).

 تعریف کاربرد در حوزه IOT

کاربرد به کارگیری اینترنت اشیاء در صنعت و مشخصاٌ کسب و کاری اشاره دارد. این کاربرد‌ها می تواند در لایه ها و زنجیره کسب و کارها تجلی یابد. مانند تامین، توزیع و فروش، انبار داری و دیگر کسب و کارها در هر یک از صنایع (موارد کاربردی هر یک در گزارش مورد توجه قرار گرفته است). با این وجود کاربرد در حوزه اینترنت اشیاء بسیار وسیع بوده و فقط متمرکز بر حوزه پزشکی و یا حوزه سلامت و حمل و نقل نمی باشد و محققان و نظر سنجی های مختلف کاربردهای متفاوتی را برای صنایع مختلف مورد توجه قرار داده اند. یکی از این کاربرد ها در حوزه هوشمندی می‌باشد. هوشمندی و کاربرد اینترنت اشیاء در هوشمندی بسیار متنوع بوده و می تواند در صنایع مختلفی ظهور یابد مانند، که در ادامه برخی از آن‌ها مورد توجه قرار گرفته است. این محققان عمدتا اینترنت اشیاء را در هوشمندی دیده و با این وجود متمرکز بر معنی هوشمندی می‌باشند.

مفهوم هوشمندی نیز متمرکز بر ازدیاد ادراکات ما از محیط و بر اساس آن واگذاری برخی از اختیارات به برخی از اشیاء می باشد مانند سیستم های تهویه در خانه های هوشمند و یا ابزارهای کنترل کننده فشار خون در سلامت هوشمند. اما هر یک از این حوزه ها دارای کاربرانی بوده که در ادامه مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

 کاربران اینترنت اشیاء

کاربرد های IoT بسیار متفاوت و متنوع بوده و در حقیقت گروه مخاطب و نیاز‌های آن‌ها می باشد که تعیین کننده کاربرد مناسب می باشد. با این وجود کاربران اینترنت اشیاء را می توان عموماً در سه گروه زیر مورد شناسایی قرار داد: تک تک شهروندان، تجمع شهروندان(مردم یک شهر، یک ناحیه، یک کشور و یا منطقه جغرافیایی خاص) و تشکلات اقتصادی، شرکت‌ها، کسب و کارها  مورد توجه قرار گرفته‌اند.




  • مهزاد مهدیزاده
۱۵
مرداد

بسمه تعالی 

مقدمه

بهترین استراتژی بازاریابی الکترونیکی: ارتباط مناسب و دائم با مشتریان بر خط اکنون زمان بسیار خوبی جهت استفاده از بازاریابی الکترونیکی است. روش های قدیمی بازاریابی درحال تغییر و تحول است چرا که تعداد کاربران و در نتیجه مشتریان بر خط و همچنین خدمات و محصولات مرتبط با آنها، هر روز در حال گسترش است. بهترین روش ها جهت رسیدن به این مشتریان بالقوه بر خط چیست؟

 1- بازاریابی پست الکترونیک. هرروز بیش از 900 میلیون نفر از پست الکترونیک جهت ارسال و دریافت پیام استفاده می کنند. هنوز موثرترین روش رسیدن به تعداد انبوه مشتریان بالقوه و تقویت ارتباط با آنها، استفاده از پست الکترونیک است. طراحی و ارسال خبرنامه های الکترونیکی از مهم ترین و شاید حیاتی ترین نیازهای تجارت های برخط است و ابزار ها و روش های تولید و ارسال خبرنامه ها، بسیار قدرت مند شده اند.

2- وبلاگ نویسی. تا قبل از پدیده وبلاگ، مشتریان امکان و توفیق ارتباط نزدیک با ارائه کنندگان خدمات و محصولات را نداشته اند. وبلاگ نویسی، به ایجاد اعتماد،کمک زیادی می کند و به مشتریان اجازه می دهد با بالاترین رده های مدیریتی شرکت ها، ارتباط نزدیک برقرار کنند. وبلاگ نویسی به بازاریاب ها کمک می کند که داستان خود را در یک محیط باز و غیر رسمی که برای مشتریان حالت شخصی دارد، بیان کنند و بتوانند برای ارائه کننده خدمات،کف بزنند یا شکایت کنند.

3- آر اس اس. سالها قبل می بایست وب سایت های متعددی را بازدید می کردیم تا بتوانیم اطلاعات مرتبط با خودمان را پیدا کنیم. امروزه، اطلاعات به روز و مرتبط، از طریق RSS به طور مرتب و روزانه از طرف اینترنت برای ما ارسال می شوند. مشتریان می توانند جهت دریافت اطلاعات مرتبط با خودشان، آبونه شوند و این اطلاعات را به محض به روز رسانی شدن، دریافت کنند و در زمان و نیروی خود صرفه جویی نمایند.RSS به بازاریاب ها کمک می کند تا یک جریان دائمی از اطلاعات به روز را از طریق اینترنت به مشتریان خود برسانند.

4- Podcasting . هر چند که توقع می رود تا سال 2010 این روش بازاریابی به استفاده انبوه برسد ولی امسال نیز رشد حوبی داشته است. ما دوست داریم به دیگران گوش دهیم و بشنویم. تا قبل از این، اینترنت مجموعه عظیمی از متن بود که از بس به آنها نگاه می کردیم، خسته می شدیم. امروز می توانیم به متخصصین صنعت در موضوعات خاص و به مصاحبه های آنها با میهمانانشان و دریافت ترفندهای مفید، گوش دهیم. پادکست به ما کمک می کند تا محتوای اینترنت را در خانه، محل کار و یا حتی در حال مسافرت در قطار، هواپیما، و یا حتی کوهنوردی، استفاده کنیم.

5- نظر سنجی های بر خط. این خدمات به شما امکان دریافت بازخور از بازدیدکنندگان را به سادگی و سرعت زیاد می دهد و برای تجارت های کوچکی که بودجه برای تحقیقات بازار ندارند مناسب است. نظر سنجی های بر خط می توانند باز خور از مشتری و کارمندان را فراهم سازند. امروزه، ایجاد چنین نظر سنجی های بر خط به سهولت وجود دارد و شما می توانید به راحتی آنها را اجرا و از نتیجه آنها استفاده کنید.

6- محتوای چندرسانه ای. امروزه دسترسی به اینترنت پر سرعت در اکثر مناطق فراهم شده است. این ارتباط های پر سرعت به ما اجازه می دهند تا از محتوای چندرسانه ای حجیم که دسترسی به آنها از طریق اینترنت تا 5 سال پیش غیر ممکن بود، استفاده کنیم. یکی از فراگیرترین این نوع محتوا، ویدئوی دیجیتالی است. هرکسی امروزه به راحتی می تواند تکه ای فیلم ویدئویی بسازد و آن را از طریق اینترنت به نمایش گذارد. و ما هم آن را دوست داریم که تماشا کنیم. اینگونه وب سایت هائی که اقدام به پخش محتوای ویدئویی می کنند، ترافیک بازدید کننده بسیار زیادی خواهند داشت.

 7- سایت های اجتماعی. معمولا به عنوان پاتوق جوانان مورد استفاده قرار می گیرند، مانند سایتهای www.myspace.com ، www.bebo.com ، www.facebook.com ، که معمولا از داشتن میلیون ها بازدیدکننده و عضو، بهره مند هستند. امروزه بازاریاب ها به ارزش اینگونه سایت ها پی برده اند و در محدوده های تخصصی تر نیز، اینگونه سایت ها در حال شکل گیری هستند. امروزه سایتهای اجتماعی برای مادران، کودکان، دانشجویان دانشگاه، حرفه ای ها و بسیاری از قشرهای اجتماعی دیگر وجود دارند. اینگونه سایت ها، محفل هایی جهت همفکری افرادی که تفکرات مشابه دارند ایجاد می کنند تا آنها این تفکرات، ایده ها، منابع، تجارب، تصاویر، ویدئو، موسیقی و هر چیز مشترک دیگر را با سایرین به اشتراک بگذارند.

 8- دهان به دهان. امروزه بازاریابی دهان به دهان در حال رشد بسیار سریعی است. بازاریاب ها درک کرده اند که قدرت 10 مشتری که در پاتوق های خود از خدمات آنها تعریف مثبت کنند، بسیار زیاد است و بسیار قیمتی است. حتی استفاده از وبلاگ جهت اعلام در سطح وسیع تر نیز بسیار موثرتر خواهد بود. بسیاری از تجارت ها در حال کم کردن بودجه تبلیغات سنتی خود و اختصاص آن به جلب بیشتر مشتریان فعلی خود هستند به این امید که آنها از طریق دهان به دهان، خدمات آنها را تبلیغ کنند و حتی امکاناتی نیز برای اینگونه مشتریان که راحت تر این کار را انجام دهند، فراهم می کنند.

 9- موتورهای جستجو. پس از Email، جستجو پر کاربردترین ابزار مورد استفاده در اینترنت است. به همین دلیل، موردتوجه بسیاری از بازاریاب ها و بنگاه های تبلیغاتی است. وب سایت و تجارت بر خط شما زمانی موثر خواهد بود که مشتری ها بتوانند آن را از میان میلیون ها وب سایت و تجارت مشابه، در جهان دیجیتالی، پیدا کنند. اکثر مردم جهت رسیدن به آنچه در اینترنت نیاز دارند، از موتورهای جستجو استفاده می کنند. بهینه سازی و تنظیم وب سایت شما به گونه ای که کسانی که کلمات مرتبط با تجارت شما را جستجو می کنند، بتوانند وب سایت شما را پیدا کنند، برای تجارت بر خط شما، حیاتی است. یک طرح بازاریابی موفق، آمیزه ای از انواع روشهای فوق را به کار خواهد بست. اینطور نیست که بگوئیم، این یکی یا آن یکی روش بهتر است. بازاریاب حرفه ای برای خود استراتژی مشخصی جهت تولید محتوی به شکل های مختلف و توزیع آن از طریق کانالهای مختلف اطلاع رسانی جهت رساندن اطلاعات به طیف گسترده ای از مخاطبان، تدوین می کند.

 

بهترین استراتژی بازاریابی الکترونیکی

ارتباط مناسب و دائم با مشتریان بر خط

اکنون زمان بسیار خوبی جهت استفاده از بازاریابی الکترونیکی است. روش های قدیمی بازاریابی درحال تغییر و تحول است چرا که تعداد کاربران و در نتیجه مشتریان بر خط و همچنین خدمات و محصولات مرتبط با آنها، هر روز در حال گسترش است.

بهترین روش ها جهت رسیدن به این مشتریان بالقوه بر خط چیست؟

1) بازاریابی پست الکترونیک.

هرروز بیش از 900 میلیون نفر از پست الکترونیک جهت ارسال و دریافت پیام استفاده می کنند. هنوز موثرترین روش رسیدن به تعداد انبوه مشتریان بالقوه و تقویت ارتباط با آنها، استفاده از پست الکترونیک است. طراحی و ارسال خبرنامه های الکترونیکی از مهم ترین و شاید حیاتی ترین نیازهای تجارت های برخط است و ابزار ها و روش های تولید و ارسال خبرنامه ها، بسیار قدرت مند شده اند.

2) وبلاگ نویسی.

تا قبل از پدیده وبلاگ، مشتریان امکان و توفیق ارتباط نزدیک با ارائه کنندگان خدمات و محصولات را نداشته اند. وبلاگ نویسی، به ایجاد اعتماد،کمک زیادی می کند و به مشتریان اجازه می دهد با بالاترین رده های مدیریتی شرکت ها، ارتباط نزدیک برقرار کنند. وبلاگ نویسی به بازاریاب ها کمک می کند که داستان خود را در یک محیط باز و غیر رسمی که برای مشتریان حالت شخصی دارد، بیان کنند و بتوانند برای ارائه کننده خدمات،کف بزنند یا شکایت کنند.

3) آر اس اس.

سالها قبل می بایست وب سایت های متعددی را بازدید می کردیم تا بتوانیم اطلاعات مرتبط با خودمان را پیدا کنیم. امروزه، اطلاعات به روز و مرتبط، از طریق RSS به طور مرتب و روزانه از طرف اینترنت برای ما ارسال می شوند. مشتریان می توانند جهت دریافت اطلاعات مرتبط با خودشان، آبونه شوند و این اطلاعات را به محض به روز رسانی شدن، دریافت کنند و در زمان و نیروی خود صرفه جویی نمایند.RSS به بازاریاب ها کمک می کند تا یک جریان دائمی از اطلاعات به روز را از طریق اینترنت به مشتریان خود برسانند.

4) Podcasting .

هر چند که توقع می رود تا سال 2010 این روش بازاریابی به استفاده انبوه برسد ولی امسال نیز رشد خوبی داشته است. ما دوست داریم به دیگران گوش دهیم و بشنویم. تا قبل از این، اینترنت مجموعه عظیمی از متن بود که از بس به آنها نگاه می کردیم، خسته می شدیم. امروز می توانیم به متخصصین صنعت در موضوعات خاص و به مصاحبه های آنها با میهمانانشان و دریافت ترفندهای مفید، گوش دهیم. پادکست به ما کمک می کند تا محتوای اینترنت را در خانه، محل کار و یا حتی در حال مسافرت در قطار، هواپیما، و یا حتی کوهنوردی، استفاده کنیم.

5) نظر سنجی های بر خط.

این خدمات به شما امکان دریافت بازخور از بازدیدکنندگان را به سادگی و سرعت زیاد می دهد و برای تجارت های کوچکی که بودجه برای تحقیقات بازار ندارند مناسب است. نظر سنجی های بر خط می توانند باز خور از مشتری و کارمندان را فراهم سازند. امروزه، ایجاد چنین نظر سنجی های بر خط به سهولت وجود دارد و شما می توانید به راحتی آنها را اجرا و از نتیجه آنها استفاده کنید.

6) محتوای چندرسانه ای.

امروزه دسترسی به اینترنت پر سرعت در اکثر مناطق فراهم شده است. این ارتباط های پر سرعت به ما اجازه می دهند تا از محتوای چندرسانه ای حجیم که دسترسی به آنها از طریق اینترنت تا 5 سال پیش غیر ممکن بود، استفاده کنیم. یکی از فراگیرترین این نوع محتوا، ویدئوی دیجیتالی است. هرکسی امروزه به راحتی می تواند تکه ای فیلم ویدئویی بسازد و آن را از طریق اینترنت به نمایش گذارد. و ما هم آن را دوست داریم که تماشا کنیم. اینگونه وب سایت هائی که اقدام به پخش محتوای ویدئویی می کنند، ترافیک بازدید کننده بسیار زیادی خواهند داشت.

معمولا به عنوان پاتوق جوانان مورد استفاده قرار می گیرند، مانند سایتهای www.myspace.com ، www.bebo.com ، www.facebook.com ، که معمولا از داشتن میلیون ها بازدیدکننده و عضو، بهره مند هستند. امروزه بازاریاب ها به ارزش اینگونه سایت ها پی برده اند و در محدوده های تخصصی تر نیز، اینگونه سایت ها در حال شکل گیری هستند. امروزه سایتهای اجتماعی برای مادران، کودکان، دانشجویان دانشگاه، حرفه ای ها و بسیاری از قشرهای اجتماعی دیگر وجود دارند. اینگونه سایت ها، محفل هایی جهت همفکری افرادی که تفکرات مشابه دارند ایجاد می کنند تا آنها این تفکرات، ایده ها، منابع، تجارب، تصاویر، ویدئو، موسیقی و هر چیز مشترک دیگر را با سایرین به اشتراک بگذارند.

8- دهان به دهان.

 امروزه بازاریابی دهان به دهان در حال رشد بسیار سریعی است. بازاریاب ها درک کرده اند که قدرت 10 مشتری که در پاتوق های خود از خدمات آنها تعریف مثبت کنند، بسیار زیاد است و بسیار قیمتی است. حتی استفاده از وبلاگ جهت اعلام در سطح وسیع تر نیز بسیار موثرتر خواهد بود. بسیاری از تجارت ها در حال کم کردن بودجه تبلیغات سنتی خود و اختصاص آن به جلب بیشتر مشتریان فعلی خود هستند به این امید که آنها از طریق دهان به دهان، خدمات آنها را تبلیغ کنند و حتی امکاناتی نیز برای اینگونه مشتریان که راحت تر این کار را انجام دهند، فراهم می کنند.


  • مهزاد مهدیزاده
۱۵
مرداد

بسمه تعالی 

چکیده
بررسی نشان می دهد که افراد و سازمان ها  می تواند از استراتژی های بازاریابی سبز  بهره برده و در همان  زمان از محیط زیست برای رسیدن به توسعه پایدار حفاظت کنند.

مقدمه
جنبش محیط زیست به سال  1830 با جورج کاتلین با  اولین پیشنهاد از  ایده پارک های ملی در ایالات متحده آمریکا برمی گردد که در آن حیات وحش حفظ می تا به امروز بسیاری از انواع گروه های زیست محیطی اعم از محلی ، ملی و گروه های بین المللی و سازمان های غیر دولتی (NGO) وجود دارد. در میان سازمان های غیر دولتی که مبارزات   بسیاری از مسائل زیست محیطی انجام می دهند  اتحادیه بین المللی از طبیعت و منابع طبیعی (IUCN)، جنبش سبز کنیا (1977)، محیط زیست دفتر اروپا (EEB)، شبکه  محیط سازمان های غیر دولتی آفریقایی (ANEN) و مرکز ارتباط محیط زیست (ELC) مستقر در نایروبی (UNEP،  عموم مردم و محیط زیست، 1988).

علاوه بر گروه های زیست محیطی، امروزه تقریبا تمام کشورها ، انواع مختلفی از ماشین آلات زیست محیطی را دارا می باشند . در سطح منطقه سازمان های  بین دولتی مانند سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) و اتحادیه ملل جنوب شرق آسیا (آسه آن) وجود دارد . در سطح بین المللی برنامه محیط زیست سازمان ملل (UNEP) نیز وجود دارد . در واقع، جنبش های زیست محیطی بسیار متنوع بوده  و سازمان های محیط زیست اغلب در نگرانی های خود بیش از مسائل زیست محیطی خاص ، در ارزش ها و حمایت از  نگرش ها ، در اهداف و مقاصد به دست آورده، و در انواع استراتژی ها و تاکتیک ها تفاوت دارند . با این حال آنچه توسط این سازمان به اشتراک گذاشته می یک نگرانی در مورد روابط اجتماعی و زیست محیطی (UNEP، 1988) به شمار می رود  .
هر چند هستی  جنبش های زیست محیطی فعال از اواسط سال  1900  تا  سال 1970 به عنوان مثال برای هشدار به  کارشناسان وجود داشت که  سیستم های طبیعی از طریق صتعت انسانی به طور خطرناکی ناپایدار شدند  (سازمان جهانی دیده بان، مارس / آوریل، 2000). امروز، دانشمندان و کارشناسان هنوز در  مورد سوزاندن بیش از حد سوخت های فسیلی هشدار می دهند  زیرا  سلامت این سیاره را تهدید می کند (Mintu و همکاران، 1993). نگرانی های دانشمندان امروزه معتبر و واقعی است  به این دلیل که محیط زیست جهانی و شرایط زندگی برای بسیاری از ساکنان سیاره همواره کیفیت خود را از دست داده است . هر سال بیش از 50000 گونه منقرض می شود . 17 میلیون هکتار از جنگل ها  ناپدید می شوند. بیش از 8.2 میلیارد تن آلاینده دی اکسید کربن به جو اضافه می شود ؛ برخی از 6.5 میلیون تن از زباله راه خود  را  جهان  دریاها، خفگی پرندگان دریایی و مسمومیت ماهی پیدا می کند ؛ و جمعیت جهان حدود 100 میلیون نفر در سال  رشد می کند (سازمان ملل متحد کرونیکل ژوئن، 1992). مفهوم آمار فوق در زوال زیست محیطی این است که هیچ اقدام جدی در جهت پرداختن به مشکلات زیست محیطی / چالش ها در نظر گرفته نشده است. عدم اقدام برای رسیدگی به مشکلات زیست محیطی می تواند به شکست یکپارچه سازی ارتباط بین محیط زیست و توسعه در کنفرانس استکهلم و دیگر کنفرانس های زیست محیطی بعدی نسبت داده شود  (تواریخ سازمان ملل متحد، ژوئن 1992). در واقع ادغام محیط زیست و توسعه برای اقدام بین المللی تا سال 1987 انجام نشد نا زمانی که کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه خواستار ادغام و انتقال  درک ما از محیط زیست و توسعه به عمل شد  (سازمان ملل متحد تواریخ، ژوئن 1992).
کنفرانس سازمان ملل متحد و توسعه محیط زیست (UNCED)، در ریو دو ژانیرو  در سال 1992 نیز بر روی یکپارچه سازی  حفاظت از محیط زیست با توسعه اقتصادی در مورد توسعه پایدار تمرکز کرد . در طول این اجلاس برای اولین بار مهم نشان داده شد  که کسب و کار و صنعت باید نقش بسیار مهمی در ایجاد توسعه پایدار بازی کنند  (برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد، کسب و کار پایدار ، 1998). بازاریابی، درست مثل زمینه های کاربردی کسب و کار  نقش  مهمی را به سمت ارائه راه حل  ، مشکلات زیست محیطی جهان امروزی  و در مورد توسعه پایدار بازی می کند  (Polonsky و همکاران،1997). در واقع نگرانی عمومی در مورد بدتر شدن محیط زیست در سال های اخیر  اشکار ساخته است که بازاریابان هر دو نیاز و ارزش بازاریابی سبز را تشخیص داده اند  . بنابراین هدف از این مقاله، بررسی چگونگی  بازاریابی در پرداختن به مشکلات زیست محیطی جهان امروزی به منظور توسعه پایدار می باشد.

بازاریابی سبز
اکثر مردم بر این باورند که بازاریابی سبز صرفا اشاره به ترویج و یا تبلیغات محصولات با ویژگی های زیست محیطی دارد . عباراتی مانند فسفات آزاد ، قابل بازیافت ، قابل تعویض و ازن و محیط زیست برخی از چیزهایی که مصرف کنندگان اغلب با بازاریابی سبز مرتبط می سازند . در حالی که این شرایط ادعای بازاریابی سبز به شمار می رود ، در بازاریابی سبز به طور کلی یک مفهوم گسترده تر وجود دارد که می تواند در کالاهای مصرفی و محصولات صنعتی و خدمات به کار گرفته شود (Polonsky، 1994).
 تصور غلط از بازاریابی سبز  در اکثریت مردم باعث می شود تا تعریف آن بسیار مهم جلوه کند و در عین حال تعریف بازاریابی سبز کار ساده ای نیست. در واقع اصطلاحات و تعاریف مورد استفاده در این زمینه متفاوت است. اصطلاحات عبارتند از؛ بازاریابی سبز، بازاریابی محیط زیست و بازاریابی زیست محیطی (Polonsky، 1994). بنابراین، هیچ اصطلاحات جهانی و تعریف پذیرفته شده ای از بازاریابی سبز تا امروز وجود ندارد. برای هدف از این مقاله بازاریابی سبز استفاده خواهد شد. به گزارش انجمن بازاریابی آمریکا بازاریابی سبز یا زیست محیطی اشاره به "مطالعه جنبه های مثبت و منفی از فعالیت های بازاریابی در آلودگی، کاهش انرژی و کاهش منابع غیر انرژی دارد  "(Henion و Kinnear 1976b، 1). مطابق با هربرگ و همکاران (1993) بازاریابی سبز اشاره "به محصولات و بسته هایی دارد که دارای یک یا بیشتر  مشخصات می باشد ؛ آنها کمتر سمی و با دوام تر هستند. و حاوی مواد قابل استفاده مجدد و / یا قابل بازیافت ساخته شده از مواد دیگر می باشند ". این دو تعریف گستره به عنوان یک محدوده باریک از مسائل زیست محیطی تمرکز می کنند. نیاز بازاریابی سبز به این  توان بطور گسترده تعریف شده است.و ( Polonsky 1994) بازاریابی سبز به عنوان " فعالیت های طراحی شده برای تولید و تسهیل مبادلات برای رفع نیازهای انسانی در نظر گرفته می شود  ، به طوری که ارضای این نیازها ، با اثرات مضر حداقل بر محیط زیست طبیعی رخ می دهد .  تعریف بسیار گسترده شامل بسیاری از قطعات سنتی از بازاریابی های معمولی می شود  و همچنین شامل حفاظت از محیط زیست طبیعی می باشد .برای  هدف این مقاله از تعریف  Polonsky "S استفاده خواهد شد.

توسعه پایدار
توسعه پایدار یک کلمه مد روز در محافل حفاظت از محیط زیست به شمار می رود . آن را می تولن از محبوب ترین نمایشگاه در گزارش برونتلان که  بسیار با نفوذ، در سال 1987 دریافت  کرد (کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه، سال 1987 به نقل از پیرس و همکاران، 1994). هر چند موضوع توسعه پایدار است اما  از سالهای اخیر  دانشمندان بسیاری از پزشکان و دانشگاهیان این مفهوم تعریف شده را توسط پیرس و همکاران (1994) نشان  دادند که بیست و چهار تعریف از نویسندگان مختلف ذکر شده است (ضمیمه 1). بنابراین، هیچ جهانی وجود ندارد که تعریفی پذیرفته شده از توسعه پایدار را نداشته باشد . برای غلبه بر این محدودیت این مقاله جهان با استفاده از کمیسیون محیط زیست و توسعه 1987 تعریف می شود . "توسعه پایدار توسعه ای است که نیازهای موجود  را بدون به خطر انداختن توانایی نسل های آینده برای رفع نیازهای خود در نظر می گیرد  (آینده مشترک ما، WCED، 1987).

اجزای توسعه پایدار
اجزای توسعه پایدار با توجه به پیرس و همکاران (1994) دو جانبه است  . سهام سرمایه ثابت طبیعی و انسانی در سهام سرمایه ثابت ساخته شده است  . سهام سرمایه طبیعی سهامی از همه محیط زیست و دارایی های منابع طبیعی ، از روغن در زمین با کیفیت اجتماعی و آب زمین ؛ و از سهام ماهی در اقیانوس ها به ظرفیت جهان برای بازیافت و جذب کربن می باشد .
از سوی دیگر انسان ساخته دست انسان  در سهام آلات سرمایه سرمایه ساخت بشر شامل و زیرساخت هایی مانند مسکن و جاده ها می باشد که  همراه با سهام دانش و مهارت، و یا سرمایه انسانی به شمار می رود .اصطلاح ثابت تفسیر است به معنای ثابت و یا افزایش در نظر گرفته می شود  (پیرس و همکاران، 1994).
 بازاریابی سبز و توسعه پایدار
اکثر مردم بر این باورند که بازاریابی سبز صرفا به ترویج و یا تبلیغات از محصولات با ویژگی های زیست محیطی اشاره دارد . عباراتی مانند فسفات آزاد، قابل بازیافت، قابل تعویض و ازن و محیط زیست برخی از مواردی است  که مصرف کنندگان اغلب با بازاریابی سبز در ارتباط هستند . در حالی که این شرایط ادعا بازاریابی سبز دارد ، در بازاریابی سبز به طور کلی یک مفهوم گسترده تر وجود دارد ، که می تواند کالاهای مصرفی و محصولات صنعتی و خدمات به کار گرفته شود (Polonsky، 1994).

تصور غلط از بازاریابی سبز در اکثریت مردم باعث می شود تعریف آن بسیار مهم جلوه کند و در عین حال تعریف بازاریابی سبز کار ساده ای نیست. در واقع اصطلاحات و تعاریف مورد استفاده در این زمینه متفاوت هستند . اصطلاحات عبارتند از؛ بازاریابی سبز، بازاریابی محیط زیست و بازاریابی زیست محیطی (Polonsky، 1994). بنابراین، هیچ اصطلاحات جهانی پذیرفته شده و تعریف بازاریابی سبز تا امروز وجود ندارد. برای هدف از این مقاله بازاریابی سبز استفاده خواهد شد. به گزارش انجمن بازاریابی آمریکا بازاریابی سبز یا زیست محیطی اشاره به "مطالعه از جنبه های مثبت و منفی از فعالیت های بازاریابی در آلودگی، کاهش انرژی و کاهش منابع غیر انرژی دارد  "(Henion و Kinnear 1976b، 1). مطابق با هربرگ و همکاران (1993) بازاریابی سبز اشاره به محصولات و بسته هایی دارد  که دارای یک یا بیشتر مشخصات است ؛ آنها کمتر سمی. با دوام تر هستند. حاوی مواد قابل استفاده مجدد و / یا از مواد قابل بازیافت ساخته شده اند  ".
این دو تعریف گستره به عنوان  یک محدوده باریک از مسائل زیست محیطی تمرکز می کنند. بازاریابی سبز نیاز به تعریف گستره دارد.و  Polonsky (1994) بازاریابی سبز متشکل از تمام فعالیت های تعریف طراحی شده برای تولید و تسهیل مبادلات برای رفع نیازهای انسانی در نظر گرفته می شود  ، به طوری که رضایت از این نیازها و خواسته رخ می دهد، با حداقل اثرات مضر بر محیط زیست طبیعی اعمال می شود .  این تعریف بسیار گسترده تر و دارای بسیاری از قطعات سنتی از تعریف بازاریابی معمولی می باشد و همچنین شامل حفاظت از محیط زیست طبیعی می باشد  . برای هدف این مقاله Polonsky "S  از این تعریف استفاده خواهد کرد .

توسعه پایدار نیاز به "بازاریابی پایدار" دارد  که از  تلاش های بازاریابی می باشد که تنها رقابتی پایدار نیست بلکه محیط زیست پایدار به شمار می رود (Polonsky و همکاران، 1997). در واقع، بازاریابی "نقشی در فرایند توسعه دارد  که به خوبی شناخته شده است (کینسی، 1982؛ رایلی و همکاران، 1983؛ Dholakia به، 1984؛ کارتر 1986؛ کاتلر،1986). بسیاری از فعالیت های اقتصادی در  فرایند بازاریابی ارائه می شود  که باعث تحریک و برانگیختگی مصرف برای رفع نیازهای انسانی می شود . با این حال، از نقش بازاریابی حیاتی در توسعه قدردانی خواهد شد ، زمانی که از طریق بازاریابی پایدار، پاسخگوی نیازهای حال حاضر بدون به خطر انداختن توانایی نسل های آینده برای رفع نیازهای خود می باشند   (Polonsky و همکاران، 1997).

در پاسخ به چالش پیشروی به طور همزمان در توسعه اقتصادی و حفاظت از محیط زیست به عنوان شرکت  های متقاضی توسعه پایدار و دانشگاهیان را توسعه داده اند و / یا استراتژی های بازاریابی سبز و دیگر استراتژی های شرکت های بزرگ را  اتخاذ می کنند . در میان استراتژی ها ،  استراتژی محصول سبز، استراتژی لجستیک سبز ، استراتژی های قیمت گذاری سبز، راهبردهای ارتقای سبز، تغییر مصرف کنندگان از مصرف  فرهنگ به مصرف کنندگان محیط زیست مربوط می شود، که گرایش سازگار با بازاریابی محیط زیست را به عنوان فلسفه کسب و کار، مداخله دولت، تجزیه و تحلیل موجودی در چرخه عمر و تشکیل تیم  تا رسیدن به موفقیت تصویب می کند  (Polonsky و همکاران، 1997؛ Ottman،1997؛ Willum، 1998؛ و Charter، 1999).

تمرکز بازاریابی سبز در انجام تمام فعالیت های بازاریابی در حالی است که حفاظت از محیط زیست. از سوی دیگر توسعه پایدار را به همراه دارد و  خواستار آن است که نسل های آینده محیط زیست طبیعی را توسط نسل های قبلی به ارث ببرند . این تماس برای حفاظت و بهبود محیط می باشد . بنابراین، توسعه پایدار یک متغیر وابسته بازاریابی سبز و عوامل دیگر است (به چارچوب مفهومی شکل I  از بازاریابی سبز و توسعه پایدار نگاه کنید که این ارتباط  را نشان می دهد.)
با توجه  به چارچوب سازمان از طریق امور مالی متعارف و حسابداری؛ فرآیندهای تولید و فن آوری؛ شیوه های مدیریت عمومی ؛ بازار یابی؛ مدیریت منابع انسانی؛ تحقیق و توسعه؛ و متغیرهای دیگر به نگرانی های زیست محیطی امروزی جهان  کمک می کند.
در عوامل کلان زیست محیطی علاوه بر مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، تکنولوژیکی، جمعیتی، سیاسی و حقوقی ، افراد نیز به نگرانی های زیست محیطی امروز کمک می کند. بیشتر مدل ها  پیشنهاد می کنند که بازاریابی از طریق استراتژی های مداخله بازاریابی سبز به چالش نگرانی های محیطی پاسخ دهند. دیگر زمینه های کاربردی کسب و کار نیز می تواند از طریق استراتژی های مختلف مداخله به راه حل در مشکلات  محیط زیست ارائه شود . این استراتژی مداخله به بهبود عملکرد سازمانی و فیزیکی بهتر منجر خواهد شد ، که به نوبه خود به  توسعه پایدار منجر خواهد شد.
 نقد و بررسی ادبیات نظری در استراتژی های مداخله بازاریابی سبز برای توسعه پایدار
هدف از این بخش فرعی بررسی ادبیات نظری در استراتژی های بازاریابی سبز بوده است  و یا می توان با سازمان برای حل نگرانی های زیست محیطی جهان امروز از آلودگی، بارش اسیدی ، تهدید برای لایه ازن در  زمین ، تجمع گازهای گلخانه ای ، مصرف زمین های کشاورزی، تخلیه سریع از منابع همیشگی حیاتی، از بین رفتن جنگل های بارانی و از دست دادن گونه با هدف دستیابی به توسعه پایدار اشاره کرد (چندلر، 1990). چالش دستیابی به پایداری در طول چند دهه بعدی به گفته  برخی از کارشناسان نیاز به یک تغییر رادیکال در کل تولید و مصرف صنعتی در جوامع دارد (Ottman، 1997). دانشگاهیان و پزشکان استراتژی های بازاریابی سبز را برای مقابله با چالش پایداری پیشنهاد می کنند . این استراتژی در اهداف مقاله به دو دسته تقسیم می شوند: استراتژی های آمیخته بازاریابی و استراتژی های کلی.

1.7.2 ترکیب بازاریابی سبز بر اساس استراتژی ها
استراتژی های  آمیخته بازاریابی سبز شامل توسعه محصولات سبز مبتنی بر، تدارکات سبز، ارتقاء سبز، قیمت گذاری سبز و مصرف سبز می شود . استراتژی های کلی به نظم و انضباط بازاریابی محدود نمی شود اما ممکن است بازاریابی نیز به عنوان دیگر زمینه های کاربردی سازمان در برخورد با مشکل پایداری استفاده شود . که آنها عبارتند از؛ تصویب گرایش سازگار با محیط زیست در  بازاریابی به عنوان فلسفه کسب و کار، مداخله دولت، تعهد چرخه زندگی ، تجزیه و تحلیل و برای رسیدن به موفقیت می باشد (Polonsky و همکاران، 1997؛ Ottman، 1997؛ Willum، 1998).
استراتژی محصول سبز
فعالیت های مرتبط با توسعه پایدار ممکن است توسط کسب و کار یا به عنوان یک تهدید بالقوه و یا به عنوان یک فرصت درنظر گرفته شود . محصولات سبز نشان دهنده  فرصت کالاهای قابل توجه، و بررسی  استراتژیک می باشد (Polonsky و همکاران، 1997). محصولات سبز معمولا با دوام، غیر سمی، ساخته شده از مواد بازیافت شده  و یا حداقل بسته بندی محسوب می شوند  (Ottman، 1997). استراتژی های محصولات سبز شامل ترکیبات بازیافتی، کاهش مواد بسته بندی، ،  محصولات مجدد ؛ با استفاده از پایداری منبع مواد خام، ساخت محصولات با دوام تر می باشد . طراحی و  ساخت محصولات که برای دفع امن تر بوده  ، ساخت محصولات و ظروف که مفید تر بوده ، و ساخت محصولات که امن تر و یا لذت بخش تر برای  استفاده می باشد (بات، 1993؛ اشلی، 1993؛ Polonsky و همکاران، 1997؛ Ottman، 1998 و منشور و همکاران،1999).

استراتژی های حمل و نقل سبز
رایج ترین شکل از تدارکات سبز  ، سیستم کانال معکوس است. سیستم های کانال معکوس با موضوع بازیافت پس از مصرف در ارتباط می باشد . واژه ​​بازیافت به معنی  "... استخراج و استفاده مجدد از مواد مفید موجود در زباله " می باشد (میراث فرهنگ آمریکا ، 1985) در حالی که رویکرد سنتی را در  دفع محصول می توان توصیف کرد همانطور که ابزار خطی که در آن مواد زائد یکسره رها می شوند (Neace، 1990 توسط فولر، 1997 به نقل از). تعریف بازیافت به وضوح نشان می دهد که هدف معکوس کردن این نتیجه با دستیابی به یک جریان دایره ای می باشد  که اثرات ادغام مجدد از مواد با بازاریابان را  نشان می دهد  (فولر و همکاران، 1997).

سیستم های کانال معکوس دارای ویژگی های زیر است . در مرحله اول، مصرف کننده ، فروشنده می شود و تولید کننده خریدار می شود (Zikmund و استانتون، 1971 توسط فولر ، 1997). دوم، آنها بر تابع مرتب سازی شده  و انباشت تاکید می کنند  (فولر، 1997). ثالثا، مواد قابل بازیافت می تواند از طریق کانال های معکوس به هر یک از سه بازارهای صنعتی عمومی شده جریان یابد : (1) تولید کننده اصلی، (2) شرکت هایی در صنعت تولید کننده مواد اولیه ؛ و یا (3) سایر صنایع که می تواند به عنوان مواد قابل بازیافت جایگزین شود (Guibinah و Nwokoye، 1974 توسط فولر، 1997 به نقل از)، و در نهایت مصرف کنندگان (فروشندگان) تمایل به بازی نقش منفعل به جای نقش فعال از فروشنده معمولی در کانال های معمولی دارد  (Ginter و استارلینگ، سال 1978 به نقل از فولر، 1997). شکل 4 جریان معکوس از مواد قابل بازیافت از مصرف کننده / خانواده را به تصویر می کشد که بازار کاربران صنعتی از طریق انواع مختلفی از کانال های واسطه معکوس می شود .
سیستم کانال معکوس اصلاح شده پیشنهاد می کند که منابع زباله مصرف کننده جز  مصرف کنندگان فردی و خانواده ها هستند . مواد قابل بازیافت باقی مانده پس از مصرف کنندگان / خانواده خود حرکت می کند از طریق ها Jua کالی * صنعتگران و یا شرکت های کوچک، تولید کننده سیستم ، مقامات محلی، عوامل / عمده فروشان (خیابان) "کودکان" به بازارهای کاربران صنعتی مصرف  می شود.: تولید کنندگان اصلی، شرکت در صنایع مواد خام و میکرو کار را در نظر می گیرند . جدول 3 توابع انجام شده توسط منابع زباله مصرف کننده ، معکوس انواع کانال و بازار کاربران صنعتی را نشان می دهد (فولر، 1997).

و دیگر لوازم جانبی از استراتژی تدارکات سبز شامل کاهش مواد بسته بندی به طور مستقیم یا غیرمستقیم در  هزینه های توزیع پایین تر، استفاده از سیستم های حمل و نقل یکپارچه و اینترنت می باشد. با این حال، تاکید بیشتری برای معکوس کردن سیستم کانال ارائه شده است  Polonsky، 2001 Willums، 1998).

استراتژی های قیمت گذاری سبز
بسیاری از مصرف کنندگان فرض می کنند که محصولات سبز اغلب بالاتر از محصولات معمولی قرار دارند (Peattie، 1999 و ؛ Polonsky، 2001). در حالی که فرض آنها می تواند درست باشد  Peattie (1999  استدلال می کند که این محصولات به طور غیر منتظره ای گران نیستند ، اما محصولات معمولی غیر واقع بینانه ارزان  هستند ان هم به دلیل رد هزینه های اجتماعی و زیست محیطی تولید شده ،و  استفاده از محصول و دفع آنها یمی باشد .
راهبردهای ارتقای سبز
ارتقاء سبز یک فعالیت از محصولات رواج داده شده  به عنوان ویژگی هایی می باشد که  نمی تواند به محیط زیست طبیعی آسیب برساند (Polonsky و همکاران، 1997). با توجه به Benerjee و همکاران (1995) باید یکی یا بیشتر از معیارهای زیر را در نر گرفت : -

- صریحا یا تلویحا رابطه بین محصول / خدمات و محیط زیستی فیزیکی را مورد خطاب قرار می دهد .
- ترویج شیوه زندگی سبز با یا بدون یک محصول / خدمات برجسته.
- ارائه تصویر شرکت با مسئولیت زیست محیطی.
با توجه به( Scholossberg 1993) همانطور که ( Polonsky (1997) نقل کرده است ، ارتقاء سبز کمک می کند تا مصرف کنندگان بر "بزرگترین خطر زیست محیطی"، غلبه کنند  که، باعث فقدان اطلاعات از محیط زیست می شود . احساسات Scholossberg توسط Ottman (1997) و Zint و فردریک (2001) به اشتراک گذاشته می شود که  معتقدند باید فرض کنیم  که شرکت های سبز مصرف کنندگان آگاه در مورد مسائل زیست محیطی و یا اقدامات موجود محسوب می شوند ..

تغییر رفتار مصرف کننده از فرهنگ مصرف برای  مصرف کنندگان نگران و یا تشویق کردن مصرف سبز.
وظیفه بازاریاب تغییر مسیر  مورد نیاز  مصرف کننده به مصرفی است که محیط زیست حداقل زیان باشد  . این تغییر مسیر می تواند از طریق تحقیقات بازار، و ارتقاء به دست آورده شود . با توجه به آینده مشترک ، انتشار کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه (WCED) (1987)، توسعه پایدار نیاز به ترویج ارزش هایی دارد که استانداردهای مصرف را  در چارچوب محیط زیست به حساب می آورد . واقعیت این است که بازاریابی در طول چند دهه گذشته برای  افزایش مصرف اجتماعی و تأمین نیازهای انسان موفق بوده است .(Polonsky و همکاران، 1997).

استراتژی عمومی
همانطور که قبلا ذکر شد  استراتژی کلی به نظم و انضباط بازاریابی محدود نمی شود اما آنها در کل سازمان کاهش می یابند . با این حال، آنها در تسهیل تصویب و یا موفقیت بازاریابی سبز در  استراتژی ها ضروری هستند .
موفقیت سازمان در بازاریابی سبز یا بازاریابی پایدار در سازماندهی مجدد، بازسازی و طراحی مجدد در بسیاری از فرآیندها و سیستم های درون سازمان نهفته است . در واقع کسانی که فکر می کنند  که بازاریابی مردم به تنهایی قادر به توسعه بازاریابی سبز برای شرکت ها   است سخت در اشتباه خواهد بود. مانند کیفیت جامع مدیریت، بازاریابی پایدار نیاز به دخالت کارکنان از تمام زمینه های کاربردی، از جمله بازاریابی، تولید، تدارکات، حسابداری و سیستم های اطلاعاتی دارد  (Polonsky و همکاران، 1997).و ( Ottman (1997) پیشنهاد کرده است استراتژی های مختلف می تواند  به شرکت ها برای پیشرفت معقول به سمت محیط زیست با  فلسفه مبتنی بر کسب و کار کمک کند . آنها عبارتند از: -

- انجام حسابرسی محیط زیست برای ارزیابی عملکرد فعلی و ایجاد معیاری که بر اساس آن میزان  پیشرفت اندازه گیری می شود .
- فراتر رفتن از چیزی است که توسط دولت و سایر ذینفعان فعال انتظار می رود .
- به عنوان CEO قابل مشاهده که نشان دهنده تعهد به مسائل زیست محیطی می باشد .
- توانمندسازی کارکنان از طریق تفکر - تحریک برنامه های آموزشی در مورد مسائل زیست محیطی.
- یکپارچه سازی مداوم ، یادگیری و محصولات و فرایندهای پالایش.
- گزارش عملکرد زیست محیطی به طور منظم از طریق گزارش های سالانه و تبلیغات ویژه و تلاش در روابط عمومی.
استراتژی مداخله دولت
Polonsky و همکاران (1997) چهار استراتژی مداخله دولت را پیشنهاد می دهند :

-  تدوین و تصویب سیاست های مقررات که حفظ تعادل زیست محیطی و فعالیت اقتصادی را ترویج می دهد .
- اصلاح تولید و شیوه مصرف از طریق دستور و انگیزه ها.
- مشارکت  دولت در تهیه، R & D و همکاری های بین المللی؛ و
- درترویج مسائل زیست محیطی با همکاری در  صنعت.
این استراتژی وابسته به دولت توصیه می شود   زمانیکه فرایند بازار آزاد به اندازه کافی توسعه پایدار را تبلیغ نمی کند (Polonsky و همکاران، 1997).

ارزیابی / تجزیه و تحلیل میزان چرخه عمر / (LCA)
تجزیه و تحلیل چرخه عمر، که در ابتدا در سال 1970 توسعه داده شد، رویکردی است ، که شامل فهرست های مختلف با  جنبه های مثبت و منفی زیست محیطی از یک محصول خاص در سراسر چرخه حیات  می شود (Ottman، 1997؛ Willum، تجزیه و تحلیل این حساب برای اثرات زیست محیطی از تهیه مواد اولیه ، بسته بندی، توزیع، استفاده و دفع می شود  . مشکلات زیست محیطی نمی تواند توسط سازمان به تنهایی حل شود. به جای آن  نیاز به سهامداران اجتماعی مختلف  برای  هم مهارت های جمعی، قابلیت ها و منابع خود دارد.( سهامداران / بازاریابان باید همکاری های استراتژیک و یا ائتلاف را با عموم مردم، کارکنان، خرده فروشان ، تامین کننده، گروه های زیست محیطی، مربیان و دولت ایجاد کنند .)
مزایای استفاده از بازاریابی سبز و استراتژی های کلی
-  سودآوری: محصولات مبتنی بر ایجاد ضایعات کمتر، استفاده از مواد خام کمتر، و ایجاد  صرفه جویی در انرژی.
- مزیت رقابتی: شرکت هایی که برای اولین بار به نوآوری های زیست محیطی خود در مزیت رقابتی برخورد می کنند .
- افزایش سهم بازار: وفاداری برند های تقریبا در بیشتر مواقع کم است . در واقع درصدی از  آمریکایی ها کسانی هستند که احساس می کنند  برخی از مارک ها  ارزش پرداخت بیشتر را دارند که  در حال کاهش می باشد. بر اساس نظرسنجی انجام شده توسط پورتر مصرف کنندگان شرکت Novelli بر روی محیط زیست به عنوان یک عامل مهم تعیین کننده برای  خرید در  تصمیم گیری مشاهده می شوند  .
- محصولات بهتر: محصولات سبز با کیفیت بالاتر از نظر صرفه جویی در انرژی، عملکرد، راحتی، ایمنی، و غیره محسوب می شوند
- پاداش های شخصی: محصولات سبز به مصرف کنندگان با مزایای سالم، زندگی برآورده شده و قدرت را به جهان و  مکانی بهتر ارائه می دهد .
-  محیط فیزیکی بهتر: استفاده هماهنگ از تمام استراتژی های بازاریابی سبز در محیط فیزیکی بهتر از نظر کاهش آلودگی هوا و آب، تخلیه انرژی زباله، گرم شدن کره زمین، جنگل زدایی، منابع طبیعی، و نرخ محل های دفن زباله منجر خواهد شد. شکل 5 خلاصه مزایای بحث شده در بالا می باشد.
- توسعه پایدار: رفع نیازهای حاضر بدون به خطر انداختن توانایی نسل آینده برای رفع نیازهای خود می باشد .
محدودیت / چالش های استراتژی های مداخله بازاریابی سبز و استراتژی های کلی
علیرغم  مزایای متعددی از بازاریابی سبز ، این مزایا  بدون محدودیت / چالش نیست . نقاط ضعف عبارتند از:
-  این استراتژی ها در کوتاه مدت گران و دشوار می باشد.
- درهنگام استفاده از دستگاه صرفه جویی در انرژی نمی توان دید.
- مزایای زیست محیطی برای تعیین کمیت و اندازه گیری دشوار است.
- برخی از استراتژیها  (به عنوان مثال تبلیغ) در معرض دستکاری  قرر می گیرند به عنوان مثال برخی از بازاریابان در استفاده نادرست از  ادعاهای زیست محیطی به منظور کسب مزیت رقابتی قرار دارند  .
- موفقیت از بازاریابی سبز بستگی به ذینفعانی دار  که باید به عنوان یک تیم کار کنند( مثل  عموم مردم، کارکنان، خرده فروشان، دولت، گروه های زیست محیطی، و تامین کنندگان) و  هر گروه می تواند تمرین  را از خط خارج کند.
سود ایجاد شده  از استراتژی های بازاریابی سبز
مزایای بازاریابی سبز
محیط فیزیکی بهتر (کاهش آلودگی هوا،کاهش مصرف انرژی، حفاظت از منابع طبیعی)
پاداش های شخصی(زندگی سالم، زندگی بهتر)
عملکرد سازمان بهبود پیدا میکند(بهبود سودآوری، مزیت رقابتی، افزایش سهم بازار، محصولات بهتر)
توسعه پایدار(ثابت سهام سرمایه طبیعی، ثابت سرمایه ایجاد شده)
با توجه به مزایای فوق، مقررات دولتی و جنبش های زیست محیطی شرکت ها در سال های مختلف با بازاریابی سبز به ویژه در کشورهای توسعه یافته به تصویب می رسد . با وجود جنبه های مثبت بالا از بازاریابی سبز نظم و انضباط دارای چندین محدودیت می باشد:
- اگر چه تولد اولیه بازاریابی سبز را می توان درسال  1970 تا سال 1990 با نظم و انضباط تنظیم کرد  درنتیجه مباحث زیر نشان می دهد که ؛ بسیاری از محققان سهم مهمی در بومشناسی بازاریابی درسال  1970 دارند (فیسک، 1973، 1974، 1975؛ Kangun، 1974؛ پری، 1976؛ شاپیرو، 1978؛ وراجی، 1994 عنوان Polonsky، 1997) . با وجود تلاش های اولیه، دیگر  محققان بازاریابی خود را با  اشتغالات فکری درگیر می کنند . با این حال،در سال  1990 شاهد افزایش چشمگیری در منابع بازاریابی سبز در اخبار، کسب و کار و منابع تجاری هستیم  (مورگان، 1992 توسط Polonsky، 1997 به نقل از). و Polonsky پیشتر بیان کرد  که در طول دهه 90 بازاریابان آغاز به رسمیت شناختن هر دو نیاز و ارزش بازاریابی از محیط زیست می کنند .

- اصطلاحات جهانی و تعریف بازاریابی سبز وجود دارد (Polonsky، 1994). مفهوم این است که دانشمندان، محققان و پژوهشگران باید  در سمت استاندارد کار می کنند
- بازاریابی سبز در مراحل ابتدایی است (Polonsky، 1997) و در برنامه درسی کسب و کار ثبت نمی شود  (Mintu و همکاران، 1993). مفهوم بالا این است که محققان و دانشگاهیان باید بر روی تحقیق و کسب و کار بازاریابی مدارس سبز تمرکز کنند  که این  موضوع در برنامه درسی به عنوان سمبل در این رشته رشد کرده  است.
-  تحقیقات بازاریابی سبز یا پروب سبز هیچ پوشش و یا توجهی در بازاریابی سبز در ادبیات ایجاذ نکرده است  در حالی که قیمت گذاری کم و یا پوشش های باریکی را  دریافت کرده است. محققان و دانشگاهیان باید ادبیات را در زمینه های فوق ا توسعه دهند.
به طور خلاصه هنوز هم نیاز به زمینه بازاریابی سبز باید وجود داشته باشد  اما همانطور که  نشان داده شد است  در بخش زیر بازاریابی سبز در آینده می تواند  نقش مهمی در توسعه پایدار داشته باشد .
آینده بازاریابی سبز به عنوان یک رشته
با توجه به Willum (1998) مسائل زیست محیطی و دستور کار در توسعه پایدار به عنوان یک بعد فزاینده بین المللی به شمار می رود.  Charter (1999) استدلال می کند که کسب و کار در مواجهه با افزایش چالش های حفاظت از محیط زیست و تقاضا برای محصولات سازگار با محیط زیست و خدمات است. هر چند آینده بازاریابی سبز به نظر می رسد روشن باشد ، این رشد ممکن است آهسته و طولانی باشد . به نقل از(  Polonsky (1997 "تحقیقات بازاریابی سبز است در مراحل ابتدایی است".

نتیجه
 بازاریابی مانند دیگر مناطق عملیاتی کسب و کار در محیط زیست نگران مواجه شدن در  جهان امروزی می باشد . بنابراین، نقشی را برایدنبال کردن  راه حل مشکلات در مسائل  زیست محیطی بازی می کند . این مقاله بیشتر نشان می دهد که بازاریابی از طریق بازاریابی سبز و بازاریابی به طور خاص در  استراتژی سبز برای  پرداختن به چالش با نتایج مثبت در  بهبود عملکرد سازمانی می باشد ، که محیط فیزیکی بهتر به توسعه پایدار منجر خواهد شد.


  • مهزاد مهدیزاده